گردشگری سلامت و هزار راه نرفته
دلالان کاسبان اصلی در بازار گردشگری سلامت
گسترش صنعت گردشگری علاوه بر نقش و تأثیر آن در ابراز هویت ملی، موجب ارتقای ابعاد وسیع اقتصادی ازجمله ایجاد فرصتهای شغلی، درآمدزایی، کاهش فقر و گسترش عدالت اجتماعی و رفاه در جامعه میشود. در ﻣﯿﺎن حوزههای ﻣﺨﺘﻠﻒ ﮔﺮدﺷﮕﺮی، ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﺳﻼﻣﺖ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ و مزیتهای رﻗﺎﺑﺘﯽ از ﺗﻮﺟﻪ زﯾﺎدی ﺑﺮﺧﻮردار ﺷﺪه اﺳﺖ. برای توریسم درمانی که گاهی از آن با عنوان توریسم سلامت و یا گردشگری سلامت نام برده میشود، تعاریف گوناگونی بیان شده است. سازمان جهانی گردشگری (WTO) بهطور خاص، گردشگری سلامت را چنین تعریف میکند: استفاده از خدماتی که به بهبود یا افزایش سلامتی و افزایش روحیه فرد (با استفاده از آبهای معدنی، آبوهوا یا مداخلات پزشکی) منجر میشود و در مکانی خارج از محل سکونت فرد – که بیش از ۲۴ ساعت است – به طول میانجامد. مقولهی گردشگری سلامت فراتر از گردشگری درمانی است. و آبهای گرم و معدنی و لجن درمانی همراه با امکانات طبیعی نیز شامل مقولهی گردشگری سلامت است. تایلند، مکزیک و هند جزو مقاصد جذاب گردشگری سلامت در دنیا هستند. در منطقهی خاورمیانه ترکیه، اردن و امارات برنامههای زیادی برای جذب گردشگر سلامت داشتهاند و توانستهاند موفقیتهای چشمگیری در جذب مسافر داشته باشند. در ایران اما علیرغم وجود پتانسیلهای فراوان در این حوزه شاهد توسعه و پیشرفت چشمگیری نبودهایم لذا بر آن شدیم تا در میزگردی با حضور آقایان سید مرتضی صفوی عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و مدیرعامل شهرک سلامت، حمید امینی معاونت سرمایهگذاری اداره کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان اصفهان، علیرضا پرهام مدیرعامل شرکت آهید، علی یارمهدی کارشناس ارشد مدیریت اجرایی در گردشگری، ….. حاج مؤمنی مدیرعامل آژانس همای سعادت نقشجهان، ایمان سعیدی کارشناس گیاهان دارویی و طب سنتی و کارشناس ارشد مدیریت برنامهریزی توسعه گردشگری و خانم زهرا کاظمی دکتری گردشگری حول چالشها و موانع موجود در این حوزه به گفتوگو بپردازیم.
در ابتدا بهتر است به این موضوع بپردازیم که از گردشگری سلامت چه میدانیم و تا کجا در مسیرش پیش رفتهایم.
صفوی: در سالهای گذشته مجموعه فعالیتهایی را درزمینهٔ گردشگری سلامت در حاشیه کار شهرک سلامت بهعنوان مجموعهای که میتواند یار و مددکار گردشگری سلامت باشد دنبال کردیم. در این راه از تجربه و یاری بسیاری از دوستان بهره بردیم و با برخی از کشورها ازجمله عراق و عمان و افغانستان در این حوزه ارتباط برقرار کردهایم. اما متأسفانه گردشگری سلامت تابهحال فقط در حد حرف بوده و هیچ قدم اساسی از شورای راهبردی که بنده نیز در جلسات آن حضور داشتم تا سطوح پایین همچون معاونت درمان و گردشگری برداشته نشده. بهطورکلی در ایران از این فرصت بااینهمه پتانسیل بهخوبی بهرهبرداری نشده و اگر دولتمردان یا اقتصاددانان ما در این زمینه هوشمندانه عمل میکردند قطعاً میشد استفاده ویژهای از این حوزه بهخصوص در اصفهان برد. بهجای آنکه اقتصاد مبتنی بر نفت داشته باشیم باید بر گردشگری که در هر شاخهاش داشتههای فراوانی برای ارائه داریم تمرکز بکنیم. گاهی براثر ارسال نامهای از مقامات به معاونتها بهیکباره جلسهای گذاشته میشود و ما خوشحال میشویم اما وقتی در جلسه حضور پیدا میکنیم میبینم مسئولین یا نیامدهاند یا دیر میآیند یا بهطورکلی با موضوعات موردبحث مخالفاند و جالبتر زمانی است که در جلسه بعدی بسیاری از این نمایندگان عوضشدهاند و افراد دیگری را ملاقات میکنیم و دوباره روز از نو و روزی از نو.
کاظمی: ۱۰ سالی است که در حوزه آکادمیک گردشگری سلامت وارد شدهام. پروژه کارشناسی ارشدم روی مدیکال توریسم بود و پسازآن پروژه دکتری که در کشور پرتغال در آن مشغول به تحصیل بودم هم روی Health Tourism با تأکید بر نقش حمامهای ایران کار کردم. در این دوران با شرکتهای خصوصی فعال در این حوزه نیز در ارتباط بودم. در حال حاضر نیز با شرکت سفیر کیمیا همکاری دارم که بهصورت کاملاً کاربردی با شعبهای که در عمان نیز دایر کردهاند در این حوزه فعالاند.
در رابطه با صحبتهای جناب صفوی نیز باید عرض کنم که البته من فکر میکنم این مشکل در اصفهان حادتر است. چند ماه پیش در نمایشگاه گردشگری سلامتی که در عمان برگزارشده بود حضور پیدا کردم و به عینه شاهد همدلی و هماهنگی و انسجام شرکتهای مختلفی که از یک کشور همچون هند یا حتی شهر شیراز خودمان وجود داشت بودم اما اصفهانیها پراکنده و جزیرهای عمل میکردند. لذا شیراز در نظر بازدیدکنندگان تافتهای جدا بافته از دیگر شهرهای ایران محسوب میشد که البته بسیار هم خوب در این حوزه پیشرفت کردهاند
امینی: بنده نیز در رابطه با حوزه کاری خودم باید خدمتتان عرض کنم که بخشی از کار به تأسیساتی باز میگردد که قرار است به گردشگرانی که مخاطب گردشگری سلامت محسوب میشوند خدمات ارائه دهند. بخش تخصصی پزشکی آن با وزارت بهداشت و بخش دیگر آن در حوزه کاری ما هست و شروع این فرآیند با معاونت سرمایهگذاری است. بهعنوانمثال دهکدههای سلامت یا شهرک سلامت از سال ۱۳۹۴ بهعنوان یکی از تأسیسات گردشگری در آئیننامه گنجاندهشده است و به فراخور آن فعالیتهایی نیز در این خصوص صورت گرفته.
حاج مؤمنی: آژانس ما نیز حدود ۲ سال است که بهصورت مستقیم با گردشگری سلامت درگیر است و تیم مستقلی هم بر تحقیقات در این حوزه و هم بهصورت کاربردی برای آن فعال بوده. حدود یک سال است که مجوز فعالیت در حوزه گردشگری سلامت را نیز دریافت کردهایم ولی تا به امروز سعی کردیم کمی چراغ خاموش عمل کنیم تا دستمان پرتر شود.
یارمهدی: بنده نیز در طول دوران تحصیلم در کشور آذربایجان قریب به ۷ سال بهطور خاص و ویژه بر گردشگری سلامت تمرکز داشتم و ۳ سال از این مدت را در کشورهای CIS فعالیت کردم و کوریدوری با کشورهای CIS، آذربایجان و ایران تشکیل دادم
پرهام: آهید نیز از سال ۹۲ در مسیری قرار گرفت تا فعالیتی در جهت معرفی ظرفیتها و فرصتهای اصفهان داشته باشد. لذا گردشگری و به دنبال آن فعالیت در حوزه گردشگری سلامت بهویژه Medical Tourism را در پیش گرفتیم. در این زمینه به مطالعه بازار و شناسایی بازار هدف پرداختیم و کشورهایی را هدف قرار دادیم. اما متأسفانه از یک زمانی متوجه آن شدم که بهجای آنکه به اصل کار بپردازم درگیر حواشی آن و فرآیند دریافت مجوز برای فعالیتم شدهام. لذا چون به عقیده خودم فعالیتم در جهت مثبت بود و به جمله دوصد گفته چون نیم کردار نیست نیز اعتقاد داشتم و فردی یا نهادی هم به فعالیت ما ایرادی نگرفته بود تا به امروز به همان صورت قبل و شبیه آقای حاج مؤمنی چراغ خاموش به فعالیت خود ادامه دادیم. میتوان گفت پزشکان و تیمهای پزشکی ما ازنظر کیفی پس از تهران رتبه دوم را دارند و برخی شهرها مثل شیراز فقط توانستهاند در تخصصهای خاصی همچون چشمپزشکی از اصفهان پیشی بگیرند و توانستند برندی برای خود به وجود آورند. از طرف دیگر ما همه رقیب هستیم ولی اگر از بالا به قضیه نگاه کنیم اگر همه ما دستبهدست هم ندهیم نمیتوانیم اصفهان و ایرانمان را بهخوبی معرفی کنیم. متأسفانه در این خصوص هیچ فعالیتی بهصورت سیستمی در شهرمان اتفاق نیفتاده و همین علت عدم موفقیت در این حوزه است
صفوی: با صحبت شما موافقم ولی اگر شرکتهای متعدد و فعال در این حوزه وجود داشته باشند براثر رقابت سطوح کیفیت افزایش پیدا میکند اما متأسفانه در کشور تابهحال هیچگونه نگرانی در رابطه با گردشگری سلامت وجود نداشته
کاظمی: اما وقتی فعالین از فعالیت هم خبر ندارند و به قول آقای حاج مؤمنی و پرهام چراغ خاموش حرکت میکنند رقابت چطور میتواند به وجود بیاید؟
کوتاهی از که بوده؟ دولت یا بخش خصوصی؟
امینی: بنده فکر میکنم که گردشگری سلامت هم مثل خیلی از بخشهای دیگر گردشگری بهصورت جدی به آن توجه نشده و وقتی اینطور باشد نه آمار دقیقی از آن در دست است و نه برنامه دقیقی برای آن ریخته شده. همین خود ما، از ابتدا تاکنون فقط روی یک بخش از این حوزه (گردشگری پزشکی) تمرکز کردهایم درحالیکه بخشهای زیادی وجود دارد که به آنها اشارهای نمیشود چون فعالیتی هم تابهحال صورت نگرفته. کار از ریشه مشکل دارد و هیچ برنامه توسعهای وجود ندارد. نقدم به سازمان خودم نیست نقد گردشگری در کل کشور است ما هنوز نمیدانیم که چقدر در این حوزه پتانسیل داریم؟ چقدر ظرفیت داریم و چه تعداد میتوانیم گردشگر جذب کنیم؟ متأسفانه از اداره کل دستوری مبنی بر مطالعه در حوزه گردشگری سلامت به میراث اصفهان ابلاغ نشده و بالطبع فعالیتی هم صورت نگرفته
کاظمی: اما تا جایی که من میدانم سال ۹۲ ابلاغیهای مبنی بر تدوین آئیننامه و قوانین سرمایهگذاری در شهرک سلامت به میراث اصفهان ابلاغ شد. اما اینکه کار انجامنشده یا نخواستند که انجام شود بحثی جداست. چون خود بنده پروپوزالی در این رابطه ارائه کردم اما گفتند شاید تهران کاری انجام داده باشد و دوبارهکاری بشود
امینی: من چون خودم عضو سازمان مرکزی هستم و در اصفهان مأمورم بهخوبی خبر دارم که در تهران هم در این رابطه فعالیتی صورت نگرفته. از طرف دیگر در بحث سرمایهگذاری مشکل ما این است که ضوابطی برای ساختوساز در شهرک سلامت نداریم. الان اگر فردی مراجعه کند و بگوید میخواهم در شهرک سلامت فعالیت کنم ما نمیدانیم که این تأسیسات چه ابعادی باید داشته باشد؟ چه خدماتی را باید ارائه دهد؟ تأسیسات این حوزه شامل چه عناصری میشود؟ و …. تابهحال فقط بر اساس سلیقه و بعضاً الگوبرداری از کشورهای موفق فعالیت شده و تا وقتی استانداردی برای فعالیت وجود نداشته باشد موفق نخواهیم شد.
پرهام: متأسفانه در کشور ما روال همیشه به صورتی بوده که مردم کاری را شروع میکنند سپس سیستمهای برنامهریزی به فکر میافتد که برای آن آئیننامه و مقررات تهیه کنند. همین مطالعاتی که من نوعی بهعنوان یک عضو کوچک در شرکتم دارم انجام میدهم را دولت میتواند در مقیاس بزرگ انجام دهد تا جایگاه خود را در بازار جهانی بشناسد. چند صد هزار نفر از مردم عمان به دلیل ضعیف بودن سیستم درمان در کشورشان برای مداوا به کشورهای دیگر میروند که سهم ایران از این بازار تنها ۳ درصد است و عمده این ۳ درصد نیز به شیراز میروند. در مرحله اول باید اینطور اندیشید که چه کنیم تا این ۳ درصد افزایش یابند؟ و در مرحله بعد ببینیم چکار بکنیم تا عمده آنها به اصفهان بیایند؟ تابهحال مطالعهای بر علایق و سلایق کشوهای هدفمان انجام دادهایم تا ببینیم از چه راهی بیشتر قابلجذب کردن هستند؟ ایکاش جلساتی مثل امروز را بارها و بارها تکرار میکردیم تا حداقل خودمان چارچوبی برای کار خودمان تهیه کنیم و همدیگر را حمایت کنیم. ما باید اصفهان را به گردشگران سلامت معرفی کنیم نه آهید یا سفیران سلامت یا کیمیای … . اما همین یک ماه پیش شاهد بودم که در نمایشگاه عمان نمایندگان حامی هم که نبودند هیچ مشتری را هم از یکدیگر میربودند. متأسفانه در این میان هیچ نهاد یا سازمانی هم متولی تشکیل یک سیستم یکپارچه برای فعالیت در این حوزه نشده.
امینی: ببینید من در ابتدای سخنم از ضعف سازمان خودم شروع کردم اما بخش خصوصی نیز گاهی درست عمل نمیکند. بهطور مثال همین جمع و خود شما! چرا تازه باید یکدیگر را اینجا ببینید و توسط یک مجله باهم آشنا شوید؟ باید همدیگر را پیدا کنیم و با همکاری در مسیر پیشرفت حرکت کنیم.
کاظمی: درست است ولی بخش دولتی هم خیلی کار از دستش برمیامده که کوتاهی کرده. مثلاً دانشگاه اصفهان در هتل عباسی همایش گردشگری سلامت برگزار میکند اما حتی یکی از کارشناسان یا دانشجویان گردشگری از این همایش خبر و باطبع حضور هم ندارند. از طرف دیگر همایش را دقیقاً همزمان با نمایشگاه عمان برگزار کردند و تمام شرکتهایی که در این حوزه کار اجرایی میکردند عمان بودند. نمیشود این بیبرنامگیها را گردن بخش خصوصی انداخت.
با همه اینها به عقیده من اگر بتوانیم بهخوبی پکیجهایمان را فقط معرفی کنیم موفق خواهیم شد. ما حتی سایت جامع و کاملی در این حوزه نداریم تا اگر یک خارجی خواست ما را در فضای مجازی سرچ کند به سایت معتبری بتواند اعتماد کند و اطلاعات موردنیازش را به دست بیاورد. هر شرکت و حتی هر فردی یک وبلاگ یا سایت در این زمینه برای خودش ساخته. گردشگری سلامت که هیچ. گردشگری بهصورت کلی هم در سیستم آنلاین مشکل دارد و نمیتواند توریستی را جذب کند.
پرهام: البته نباید خیلی هم از دولت انتظار داشت. باید بخشهای خصوصی در اصفهان تحت یک انجمن یا کمیته یا هر اسم دیگری دورهم جمع شوند و باهم افزایی در جهت توسعه در این حوزه پیش بروند.
سعیدی: اما حداقل اداره میراث باید بخشی را تحت عنوان گردشگری سلامت به وجود آورد تا کمیتهای تحت آن طی جلسات منظمی پیشنهاد و راهکار ارائه دهند
گردشگری سلامت: شرکتهای توسعهای یا آژانسهای مسافرتی؟
پرهام: یکی از مشکلات این است که میگویند فقط آژانسهایی که مجوز بند ب دارند میتوانند در این حوزه فعال شوند. خب چرا منی که شرکت ثبت کردهام، خودم را تجهیز کردهام، پزشک دارم، توان مالی دارم، ارتباطات بینالمللی دارم و …. نتوانم فعالیت کنم و یک آژانس باآنهمه مشغله و درگیری صرفاً به خاطر داشتن مجوز بند ب در این حوزه فعال شود؟
مؤمنی: درست میفرمایید. آژانسها درگیری بالایی دارند و درست به همین دلیل موفقیت ما در آژانس به این خاطر است که یک تیم مجزا برای این کار تشکیل دادهایم وگرنه یک آژانس هواپیمایی یک سر دارد و هزار سودا. البته کاری را که ما انجام دادهایم خیلی از آژانسها میتوانند انجام دهند ولی منتظر ماندهاند ببینند ما چهکار میکنیم بعد آنها هم وارد عمل شوند. من به خاطر علاقه شخصی خودم و داشتن دوستان پزشک و اینکه جای خالیاش را در سیستم خودم حس میکردم به این حوزه وارد شدم. از طرف دیگر بهجای اینکه کلی هزینه کنم و با رقبای بزرگی که بخشی از کار را فقط در دستان خود گرفتهاند رقابت کنم دیدم خلأ بازار در میان آژانسها کجاست و سراغ همانجا رفتم و البته چراغ خاموش عمل کردم تا بزرگان همین راه را هم به روی ما نبندند و کار را خراب نکنند
آغاز مشکلات مربوط به حلقههای ابتدایی این زنجیره است!
صفوی: متأسفانه ما در ارائه سادهترین نیازهای یک گردشگر سلامت هم درماندهایم. گردشگر باید یک دسته پول را در جیبش همهجا با خودش حمل کند چون ما کارتی که بتواند گردشگر با آن خرید کند را در ایران ساپورت نمیکنیم. یا مثلاً بیمه گردشگر وجود ندارد زیرساختها هم که جای خود را دارند. از دستشویی فرودگاه گرفته تا پیادهرو خیابانها تا رفتار فردی که ویزا صادر میکند خب در این صورت اگر کسی هم بیاید بعد برای ما یک مبلغ منفی میشود. لذا همه باهم باید آستینها را بالا بزنیم و برای بهبود زیرساختها کاری بکنیم. در هیچ کجای دنیا افراد دیگر بیشتر از یک کرایه تاکسی در جیبشان پول نمیگذارند اما اینجا درست به همین دلایل میشنویم که در کرمان به یک توریست دستبرد زدهاند. یا اگر یک مریض برای درمان به ایران بیاید و فوت کند تازه اول مشکلات برای آن آژانسی است که او را به اینجا آورده چون هیچگونه بیمهای در این رابطه وجود ندارد و متأسفانه بارها دیدهشده که سر اینچنین مسائلی سالها روابط بین دو کشور باهم تیرهوتار شده است.
سعیدی: مشکلات از حلقههای اولیه این زنجیره وجود دارند. در آغاز کار برای کسب اطلاعات بیشتر به دانشگاه علوم پزشکی رفتم گفتند به واحد روابط بینالملل مراجعه کنید. به آنجا رفتم و بعد از دو سه جلسه صحبت گفتند ما اصلاً هنوز نمیدانیم که میخواهیم شرکت بکنیم در این حوزه یا نه درصورتیکه شورای راهبردی گردشگری سلامت مسئولیت آموزش را بر عهده دانشگاه علوم پزشکی گذاشته. علیایحال قرار شد فکرهایشان را بکنند و به ما خبر بدهند اما تا به امروز که هیچ خبری نشده. به میراث رفتم. گفتم مسئول گردشگری سلامت کیست؟ و بعد از رفتن پیش تعداد زیادی از کارمندان، معاونت گردشگری فرمودند که گردشگری سلامت در حیطه کاری بنده است. به شورای شهر رفتم چون فهمیده بودم که آنها هم دارند در این حوزه فعالیت میکنند. درنهایت گفتند بروید یکان جی او بزنید بیایید آنوقت شاید بتوانیم کمکتان کنیم. به شهرداری رفتم و فهمیدم که آنها هم مدعیاند که در واحد سلامتشان بر گردشگری سلامت تمرکز دارند. خلاصه که همه هر جور که دلشان خواسته به این حوزه واردشدهاند و هیچیک هم کاری را از پیش نبردهاند. در شیراز دانشگاه علوم پزشکی کلیه کارهای یک گردشگر سلامت از ورود تا خروج را به عهده گرفته. نمیگویم این کار درست است یا نه اما همینکه حداقل نهادی مسئولیت کار را به عهده گرفته و بهنوعی متولی آن شده خیلی خوب است. مشکل ما این است که میخواهیم با یکدست چند هندوانه برداریم. گردشگری سلامت همانطور که از اسمش پیداست از پیوند گردشگری و سلامت ایجاد میشود اما حلقه رابط بین این دو مفقود است
پرهام: وقتی معاون اول رئیسجمهور در ابلاغیه سال ۹۶ که مربوط به کسبوکارهای درآمدزای حوزه گردشگری هیچ حرفی از گردشگری سلامت نزدهاند بخوانید که کار از کجا مشکل دارد
درست است گردشگری سلامت یک کار بین بخشی است و اگر به هریک از بخشها بهتنهایی واگذار شد موفق نمیشود لذا مرکز یا مجموعهای باید دراینبین شکل بگیرد و نقش واسط و تسهیلکننده را ایفا کند
در این میان ما فقط باید به این توجه داشته باشیم که هیچ گردشگری را نمیتوانیم صرف انجام درمان به ایران بکشانیم چون اگر بخواهد این کار را انجام دهد به ترکیه یا هند که خیلی بهتر هم هستند سفر میکند. لذا باید از جاذبههای گردشگریمان استفاده بکنیم و همه اینها را در غالب یک پکیج ارائه دهیم.
همچنین اگر بتوانیم اصفهان را در یکی دو زمینه تخصصی برند کنیم در این حوزه موفق میشویم و این کار هم از حوزه پزشکی و درمان آغاز میشود مثلاً شیراز در چشمپزشکی یا پیوندها برند شده خب چرا ما هم که درزمینهٔ درمان ناباروری و رویان و سلولهای بنیادی بسیار موفق هستیم برند نباشیم
به عقیده بنده در ابتدا لازم است که تشکیلات دولتی و برنامه ریزان انحصار صدور مجوز فعالیت در گردشگری سلامت را از روی آژانسها بردارند و به شرکتها هم اجازه فعالیت بدهند
مؤمنی: یکی از مشکلات دیگر این است که هنوز به بسیاری از فعالین مجوز ندادهاند که با ویزای تی بیماران را به ایران منتقل کنیم و اگر خدایی نکرده برای بیمار اتفاقی بیافتد مشکلات بسیاری رخ میدهد و هیچ کجا مسئولیتی قبول نمیکند البته این مشکل دارد حل میشود
مشکل دیگر اینکه ما در اصفهان پزشک برند و مطرح زیاد داریم اما کدامیک از آنها در کشورهای اطراف هم شناس هستند؟
بیمارستانهایمان هم مشکل دارند و سه تا چهار تا از بیمارستانهایمان فقط آپی دی گرفتند که از میان آنها هم طبق بررسیهایی که داشتیم هرکدام به نحوی مشکلدارند یا بیمار ندارند یا ازنظر مکانی در جای شلوغ و پر رفتوآمد شهر با خیابانها و کوچههای باریک قرارگرفتهاند یا بخشهایشان بهخوبی تجهیز نشده.
پرهام: البته حساب و مرغ و تخممرغ است! بیمارستانها تا برایشان صرفه نداشته باشد بیش از یک حد مشخصی خود را تجهیز نمیکنند.
مؤمنی: مشکل دیگر نبود پروازهای دایرکت به اصفهان است. باید بیتعارف بگویم که عربها تنبلاند و حوصله اینکه پروازشان را عوض کنند تا به مقصدشان برسند را ندارند. البته بر روی عراق، کویت و امارات پرواز مستقیم برقرار است ولی از طرف دیگر مثلاً اماراتیها به دلیل اینکه تمکن مالی خوبی دارند برای درمان به ایران نمیایند و به کشورهای آمریکایی و اروپایی سفر میکنند.
یارمهدی: در پاسخ به صحبت آقای مؤمنی در رابطه با پرواز مستقیم باید بگویم که ازآنجاییکه مطالعه و فعالیتم در تبریز و کشور آذربایجان است و نگاهی به آسیای میانه و روسیه هم داشتهام میدانم که آنجا پرواز مستقیم برقرار است یک بیمارستان خیلی خوب و ۵ الی ۶ آژانس هم وجود دارند که بهخوبی درحال فعالیتاند، پزشکان خوبی هم داریم که اتفاقاً با بیماران هم زبان هم هستند لذا مشکل خاصی وجود ندارد ولی چرا باز یکبار و دو بار به تبریز میآیند و بعدازآن خیلی رک میگویند که دیگر به تبریز نمیآیم و اگر نیاز داشتم به ترکیه میروم! از ایشان میپرسم خب دلیل چیست؟ و فقط یک جمله میگوید: نوسان قیمت! و در ادامه وقتی از ایشان توضیح میخواهم میگوید: فرزند مرا در اتاق عمل نگه داشتند و گفتند اگر ۱۰۰۰ دلار دیگر ندهی همینطور اینجا میماند. میگفت فرزندم را برای جراحی کیسه صفرا به تبریز آوردم ولی بعدازآن عمل به من میگویند در مغزش تومور دارد و باید هزینهاش را پرداخت کنم تا فوراً عملش کنند. طی سفرهایی که به ترکیه داشتم تمام بیمارستانهای شرق آن کشور را بررسی کردم. خیلی جالب بود. میگفتند ما میگوییم فلان عمل ۱۰۰۰ دلار و همان ۱۰۰۰ دلار را هم میگیریم نه بیشتر و نه کمتر حتی اگر حین یا پس از جراحی متوجه شویم که بیمار مشکل دیگری هم دارد و مجبوریم درمانش کنیم. پرسیدم پس هزینه اضافه را چگونه محاسبه میکنید و در پاسخ شنیدم بین دیگر هزینهها سرشکن میکنیم. لذا عدم اطمینان قیمتی در ایران نیز مشکل جدی محسوب میشود. بیمه مسئولیت نیز یک چالش اساسی در این حوزه است. که اگر برای بیمار پس از یکی دو ماه مشکلی پیش آمد کسی پاسخگوی او باشد
دلالان، کاسبان اصلی این بازار!
مشکل بزرگ دیگر دلالها هستند که تحت هیچ چارچوب خاصی نیستند. نمیگویم اینها نباشند نه. ولی ایکاش سازماندهی شده عمل میکردند و قانون کمی بر کارشان نظارت داشت
کاظمی: سخن از دلالها شد. خانمی را میشناسم که شوهرش عرب است و بهواسطه ارتباطش پذیرای گردشگران سلامت از عراق است. به گفته خودش نه شرکت داشت نه میدانست گردشگری سلامت چیست ولی میتوانم به جرات بگویم که بازار عراق را در دست گرفته است
صفوی: در حقیقت فردی که از گردشگری سلامت در حال پول درآوردن است فردی است که در محله زینبیه گردشگر عراقی را در منزلش میخواباند و فردای آن روز در یک کلینیک برایش نوبت میگیرد و پس از ۳ ساعت معطلی ویزیت میشود و درمان بیکیفیتی را انجام میدهد. درنهایت هم این فرد در کشور خودش مبلغ ما میشود. فردی که یا محل اقامتش بیکیفیت و گرانقیمت یا درمانش خوب انجامنشده.
یارمهدی: دولتآباد تهران مرکز عراقیهای تهران است از یکی از دوستان عراقیام شنیدم که میگفت: دلالانی وجود دارند که قسمتی از خانهشان را به گردشگران سلامت اختصاص دادهاند و پزشک مستقر در منزلشان بیماران را همانجا ویزیت و بعضاً جراحی محدود میکنند. متأسفانه همهجا اینچنین دلالانی وجود دارند که نمیتوان حذفشان کرد لذا باید با آنها وارد معامله شد
تقسیمکار، نگرشی اندیشمندانه برای حل مشکلات
پرهام: یکی از مشکلات دیگر این است که همه ما میخواهیم بر بهترین بازار تمرکز کنیم. خب این کار باعث موازی کاری و خراب کردن بازار میشود. کاش بازار را بین خودمان تقسیم میکردیم بهاینترتیب که مثلاً اگر آقای مؤمنی روی عراق کار میکند من سراغ عمان بروم و به همین ترتیب آژانش دیگر سراغ کشور دیگری. در این حالت نه انرژیمان الکی هدر میرود و نه منابع مالیمان و هرکسی بهطور تخصصی کار خودش را میکند
مؤمنی: یکی از مشکلات دیگر این است که از راننده تاکسی گرفته تا پزشک مملکت همه میخواهند به گردشگری وارد شوند همه سازمانها هم بهنوبه خودشان به این حوزه واردشدهاند. حتی اگر اداره برق هم میتوانست بخشی تحت عنوان گردشگری در ادارهشان راهاندازی میکردند. همه میخواهند بهصورت غیرحرفهای از این سفره ارتزاق کنند و فقط هم به فکر منفعت خودشان هستند
باور کنیم که گردشگری سلامت چیزی بیشتر از گردشگری پزشکی ست
کاظمی: یکی دیگر از مشکلات این حوزه این است که تمام تمرکزها فقط بر مدیکال توریسم است درصورتیکه ایران و اصفهان توانایی زیادی در حوزه Health و Wellness دارد. باور کنید توریست خارجی به چشمههای آب گرم ما یا حتی به عطاریهای ما علاقهمنداست و برایش جذابیت دارد. ترکیه را ببینید که چه درامد هنگفتی از حمامهایش به دست میآورد. امکانی که ما هم داریم ولی نتوانستهایم از آن بهره ببریم.
بهاره بستام رخ