غاری در میان تپه های مرجانی
سفر به هر نقطه از ایران، مانند باز کردن کتابی تازه است که می توانید حقایق جالبی را در آن کشف کنید. در شهرهای مختلف این سرزمین، جاذبه های متفاوتی وجود دارد و هر اقلیم با جلوه ای خاص شما را حیرت زده می کند و خاطره ای تازه برایتان می سازد.
وجود خلیج همیشه فارس، در جنوب ایران، جلوه ای دیگر به این خطه از سرزمین عزیزمان بخشیده است. جزیره های زیادی در میان این آب ها قرار دارند که هر یک زیبایی های خاصی را در خود جای داده اند. در میان این جزایر، قشم یکی از دیدنی ترین هاست که دنیای متفاوتی در خود دارد. با ورود به این جزیره، سفری در تاریخ می روید، تعدادی از شگفتی های طبیعت را می بینید، قدمی در سواحل زیبا می زنید و از جلوه های فرهنگی و مردمش غرق در لذت می شوید.
از جمله دیدنی هایی که در این جزیره می توانید به سراغش بروید، غاری در نزدیکی شهر قشم است که رمز و رازهایی از گذشته را در خود دارد. جایی که در دالان هایش می توانید خیال بافی کنید و افسانه بسازید. وسوسه دیدن این غار ما را نیز به قشم کشانده است و می خواهیم با شما به سراغ این جاذبه برویم. با ما باشید و سفری تازه را تجربه کنید…
آشنایی با غار خربس/ رمزآلودی کهن
شاید آنچه که در ابتدا از سفر به قشم در ذهن تان شکل می گیرد، سواحل زیبا و حال و هوای سنتی یا جاذبه های طبیعی آن است؛ اما این جزیره تاریخ طولانی برای خود دارد. همین باعث شده تا جاذبه های تاریخی نیز جایگاهی در آن داشته باشند و نشانه های آنها را در گوشه و کنار جزیره ببینید. غار خربس در فاصله چند کیلومتری از شهر قشم، یکی از آنهاست. غاری انسان ساخت با معماری دستکند که سرگذشتش هنوز هم در هاله ای از ابهام قرار دارد.
این غار در ادامه چین خوردگی های رشته کوه زاگرس ایجاد شده و در میان تپه های مرجانی کوچک و بزرگ جای خوش کرده است. این چین خوردگی ها از پدیده های کهن زمین شناسی به حساب می آیند و اهمیت زیادی دارند. کارشناسان قدمت این غار را به دوران مادها نسبت می دهند و همین کافی است تا شمار سال هایی که این غار در این نقطه بوده از دست تان در برود. ساختار غار شباهت زیادی به دخمه های آذربایجان، کردستان، لرستان، بوشهر، اهواز و شوشتر دارد و توجه هر کسی را به خود جلب می کند.
ارتفاع دیوارههای صخره ای غار به ۲۰ تا ۳۰ متر می رسد. نکته دیگر درباره این غار آن است که خربس در واقع مجموعه ای از ۴ دهانه غار است که بر بدنه کوهی مشرف به ساحل جنوبی جزیره شکل گرفته اند و به هم راه دارند. برای همین امروزه برخی آن را با نام غار خربس و برخی با عنوان غارهای خربس می شناسند.
محققان این غار را نیایشگاه پیروان مهرپرستی می دانند و معتقدند این مکان جایی برای پرستش آناهیتا (خدای آب) بوده است؛ اما این تنها یک نظریه است و افسانه های پیرامون این غار تمامی ندارند. هنوز هیچ کس نتوانسته به طور قطع پرده از رازهای این غار بردارد.
دلیل شکل گیری
خربس در نتیجه دو عامل به شکل امروزی خود در آمده است؛ در ابتدا گذشت زمان و فروکش کردن آب دریا باعث شده تا کوه با حفرههایی تو در تو پدیدار شود و گرداب و تخلیه ماسهها از حفره سنگها شکل اولیه آن را پدید آورد. سپس انسان ها با کندن دیواره ها و انجام کنده کاری ها، به آن شکلی تازه بخشیده اند. آنها به مرور زمان و براساس نیازهایشان، شکل و ساختار این غار و دیواره های آن را تغییر داده و کاربری های تازه ای به وجود آورده اند.
چه چیزی در غار انتظارتان را می کشد؟
در ظاهرِ این غار تنها سوراخ هایی بزرگ را می بینید که گویی حکم پنجره را دارند. با دیدن ظاهر ساده این غار، ممکن است کمی توی ذوق تان بخورد و از اینکه راه را برای دیدنش آمده اید پشیمان شوید؛ اما همین که از تعداد زیادی پله کوتاه بالا بروید و به ورودی برسید همه این فکرها را دور می ریزید. در پاى دهانه این غار برکه اى وجود دارد که آب باران در آن جمع می شود و در بیشتر ایام سال به جز مواقع بىبارانى آب دارد. به محض ورود به غار نسیم خنکی به صورت تان می خورد و این می تواند بهترین استقبال یک جاذبه از شما باشد.
با نور دنیای بیرون خداحافظی کنید و خودتان را به دالان ها بسپارید. در ادامه وارد جادوی دالان های تو در توی غار می شوید و در هر قدم بهانه ای برای ایستادن و تماشا کردن شگفتی ها پیدا می کنید.
فضاهای موجود در غار
۹ روزنه موجود در دیوار کوه، ورودی های غار را تشکیل می دهند؛ ۶ روزنه در بالا، ۲ تا در وسط و یکی در پایین. گرچه امروزه تنها از یک روزنه وارد می شوید و پس از پایان بازدید از یک روزنه دیگر به خارج از غار می روید. پشت این روزنه ها تالاری بزرگ قرار دارد که دو تاقچه کوچک در آن دیده می شود که احتمالا جاچراغی بوده اند. پس از ادامه بازدید در محیط داخلی غار، تالارها، دهلیزها، اتاق ها، چشمه ها و روزنه های دیگر را می بینید که همگی به هم راه دارند و بازی هزارتو را برای تان تداعی می کنند. ابعاد این اتاق ها و تالارها از ۴ در ۵٫۵ متر تجاوز نمی کند و تالار بزرگ غار حدود ۲۵ مترمربع وسعت دارد. روزنه های غار رو به شمال و جنوب هستند و نشان می دهند که روزگاری مردمی در این غار حضور داشتند.
نقش و نگارهای غار
شاید در ابتدا تنها تودرتو بودن غار نظرتان را جلب کند؛ اما کمی که به دیواره ها دقت کنید آثار جالبی را بر روی آنها می یابید. در اینجا می توانید صدف ها را ببینید که حکایت از غرق بودن این غار در دریا در گذشته های دور دارد. رد کنده کاری ها به خوبی در غار مشهود است و می توانید با خیال بافی تان اشکال جالبی را در میان آنها بیابید. نقش و نگارها، حکاکی ها و تصویرگری های این غار قوه تخیل شما را به خوبی به کار می اندازند.
البته هنرمندان سنگتراش نیز بیکار نمانده اند و در سمت راست غار، دهلیزها و دالان های جدیدی ایجاد کرده اند که به زیارتگاه شهرت دارند. این دالان ها و دهلیزها به وجود آمده اند تا کمکی برای درک ساختار قدیمی این غارها باشند. در این دالان های تازه طرحهایی شبیه طرح های باستانی می بینید که کنده کاری شده اند. این کنده کاری ها در عین زیبایی، طرح شان به گونه ای است که لطمه ای به اصالت غار وارد نکند.
روزنه هایی برای تماشای چشم انداز
به هنگام بازدید از غار خربس، به روزنه هایی برخورد می کنید که نرده هایی چوبی در جلوی خود دارند. این روزنه ها بخشی از نور غار را تامین می کنند؛ البته کاربردشان در گذشته فقط این نبوده و می توانستند حتا ورودی های غار باشند. وقتی به این روزنه ها می رسید نمی توانید در برابر تماشای چشم انداز بیرون مقاومت کنید. از آن بالا می توانید فضای سبز کوچک و محدود پایین غار را ببینید و دیدی وسیع به محدوده داشته باشید.
تاریخچه غار خربس
پیش از آنکه این منطقه به سبب وجود این غارها اهمیت پیدا کند، روستایی به نام خوربیز یا خربس در اینجا وجود داشته است که قدمت آن به دوران ساسانیان باز می گردد. خربس در آن زمان روستایی آباد و پر رونق بود؛ سکونتگاهی امن در میان تپه های کوتاه و بلند مرجانی که به صورت دایره وار آن را احاطه کرده بودند.
حالا از این روستا تنها دشتی از ویرانه ها باقی مانده است؛ اما گفته می شود حداقل تا زمان ساسانیان مردم در آن سکونت داشتند و سیاحان و کشتىبانان در آن تردد می کردند. این ارتفاعات همگى مشرف به شهرند و شهر تا دریا فاصله کوتاهى دارد. یکی از نشانه هایش برکه یا آبدان بزرگى با طاق گهوارهاى است که قدمت سکونت در این منطقه را تا دوره ساسانی نشان می دهد.
اگر در دشت ویرانه های خربس، رو به شمال بایستیم، آثار ساختمانی قلعه مخروبه اى از سنگ را می بینیم که به دوران صفویه تعلق دارد. احتمال می رود که پس از دوران صفویه، سنگ چین های آن را بازچینی کرده باشند؛ اما همان بازچینی ها هم فروریخته اند.
در روبه روی این قلعه به گورستانی باستانی بر می خورید که گورهاى پیش از اسلام و بعد از اسلام در آن دیده می شود و مشرف به دهانه غارهای خربس قرار دارد. حالا این غار از آثار انگشت شمار باقی مانده از خربس پررونق است. غاری که از نظر زمین شناسی قدمت زیادی دارد و تردد انسان در آن را به دوران مادها نسبت می دهند. خربس را از نظر نماسازى، شبیه به معبد یا آرامگاه صخرهاى «کلات خورموج» در دامنهی کوه مُند بوشهر می دانند و بسیاری معتقدند که همجوارى این محل با روستای خربیز حکایت از آن دارد که در دوره مادها یک تمدن بزرگ پیشرفته در جزیره وجود داشته است.
کاربردهای مبهم غار خربس
از آنجا که اسناد یا شواهد خاصی برای این غار و سرنوشتش وجود ندارد همه چیز بر پایه حدس و گمان و افسانه های محلی است. در اینجا به برخی کاربری هایی که برای غار آورده اند اشاره می کنیم:
پرستشگاه آیین مهرپرستی
قرارگیری غار در ارتفاع باعث شده تا بسیاری به این فکر بیفتند که اینجا پرستشگاه مهر و الهه میترا بوده است. مِهرپرستی یا آیین مهر آیینی بر پایه پرستش «میترا» در دوران پیش از آیین زرتشت پدید آمد. مهر یا میترا یکی از کهن ترین اسطوره های بشری هستند که ریشه شان به اقوام آریایی نخستین باز می گردد. داستان مهر آن قدر در دنیای باستان و بین ملل گوناگون پیچید که از شکل اسطورهای در آمد و به عنوان یک آیین اجتماعی و مذهبی در نظر گرفته شد.
گفته می شود که پیروان این آیین در غار خربس به نیایش می پرداختند و حتا برخی بر این باورند که از تالار غار برای مراسم یادبود اموات شان استفاده می کردند.
استودان زرتشتی ها
وجود استودان زرتشتی ها هم یکی از کاربردهایی است که برای این غار مطرح می کنند. استودان به معنای جایگاه نگهداری استخوان است و یکی از محل های مرتبط به دین زرتشتی به شمار می رود. بر اساس باوری کهن در آیین زرتشتی، مردگان به خاک سپرده نمی شوند بلکه خوراک پرندگان می شوند و تنها استخوان های شان بر جای می ماند. استودان جایی بود که این استخوان ها نگهداری می شد و معمولا به صورتهای منتظم و چهارگوش یا نامنتظم و ساده در کوه بود. استخوان مردگان پس از پوسیدن یا خورده شدن گوشت به استودان انتقال می یافت و به گونه ای در آنجا معدوم می شد. گفته می شود غار خربس زمانی یکی از استودان های زرتشتیان بوده است و پس از اینکه عده ای از مردم به این دین گرویدند استخوان های مردگان شان را به اینجا می آوردند. برای آشنایی با یکی از دخمه ها و استودان های زرتشتیان در یزد، به لینک زیر بروید:
پناهگاهی برای مردم بی دفاع
نظریه دیگری وجود دارد که غار خربس را پناهگاه مردم می داند. در گذشته وقتی دزدان دریایی پا به جزیره می گذاشتند و به غارت اموال می پرداختند داشتن یک پناهگاه امن نیازی مهم بود. مردم برای حفاظت از خود حفره هایی درون غار حفر کردند. این حفره ها در زمان خطر، جانپناه کودکان، زنان و کهنسالان می شدند و مردان جوان هم به جنگ با مهاجمان می رفتند. در غارها آب و غذا و سنگهایی برای پرتاب و دفاع وجود داشت.
امکانات غار خربس
نکته ای که توجه بسیاری از گردشگران را به خود جلب می کند، امکانات موجود در یک جاذبه است. در خربس به این امکانات دسترسی دارید: سرویس بهداشتی و مغازه ای برای تهیه خوراکی و صنایع دستی
نکته مهم این است که غار خربس پارکینگ ندارد اما جلوی درب ورودی آن به راحتی می توانید پارک کنید.
راه دسترسی
آدرس: استان هرمزگان، جزیره قشم، ۱۵ کیلومتری شهر قشم
برای رسیدن به غار خربس باید وارد جاده قشم به روستای رمچاه شوید، در میان راه تابلوی راهنمایی وجود دارد که شما را به خارج از جاده و غار خربس راهنمایی می کند.
مجله اینترنتی گردشگری سپاهان (کوله)
بهاره فلاح