زمان به من بدهکار است!
پای صحبتهای آفرینشگری که عمرش را بی وقفه صرف هنر کرده است
جوانی ۳۸ساله متولد شیراز و بزرگشده اصفهان که به گفته خودش از سهسالگی نقاشی میکرده و حالا حدود پانزده سال است که با تلفیق هنرهایی که از پیش آموخته و آنچه به او الهام شده، دست به آفرینشی نو در عرصه صنایعدستی زده است. استاد فرزاد عزیزینیا، نقاش، خطاط، طراح و فعال در زمینه هنرهای تزئینی و صاحب سبک در «معرق حجم استخوان شتر» است.
«هنر معرق حجم استخوان شتر»، هنری است که بهگفته کارشناسان هنری در سبکوسیاق هیچ رشته هنری نمیگنجد و میتوان پدیدآورنده آن را یکی از نوآوران هنر در جهان دانست؛ کمااینکه آثار او یکبهیک پس از پردهبرداری توسط مسئولان ارشد صنایعدستی، استاندار، شهردار و… در موزههای اصفهان، شیراز، تبریز و… جا خوش کردهاند و این درخشش کمنظیر همچنان ادامه دارد. با ما در گپوگفتی صمیمانه با این هنرمند برجسته همراه باشید.
در ابتدا باید بپرسم که چند سال است به این هنر میپردازید؟
حدود پانزده سال است که به این هنر مشغولم؛ ولی تنها دو سال است که آن را به مردم معرفیکرده و آثارم را در معرض دید عموم قرار دادهام.
اصلاً چه شد که به فکر ابداع چنین هنری افتادید؟ آنهم با استخوان شتر!؟
من این سبک را نه از کسی یاد گرفتم، نه شاگرد کسی بودم و نه شاگردی داشتم؛ درحقیقت این سبک بهنوعی به من الهام شد. در یک اتفاق خیلی کوچک، این تداعی برای من پیش آمد که میتوانم چنین کاری انجام بدهم و دادم و موفق شدم. این کار چیزی نبود که اینطرف و آنطرف را نگاه کنم و یاد بگیرم یا کار کسی را دنبال کنم. من با این سبک هرچیزی را میتوانم بهوجود بیاورم و این سبک هیچ محدودیتی ندارد.
در آفرینش این آثار هنری از چه مواد یا متریالی استفاده میکنید؟
استخوان شتر و برای استحکام کار از چوب گردو استفاده میکنم؛ چون استخوان شتر آسیبپذیر است؛ البته در فرایند ساخت مجبور به تهیه ورقههای استخوانی هستم و این کار بهسختی و با استفاده از مواد خاصی انجام میشود. گاهی در برخی آثار که بیشتر حالت تزئینی دارد، از درّ نجفی یا سنگ عقیق برای جلوه بیشتر کار استفاده کردهام.
آن مواد چه هستند؟
مواد اولیه خاص این آثار، برگ برنده من هستند و فقط خودم از آنها اطلاع دارم. من استخوانهای شتر را طی فرایند خاصی بهصورت ورقههای بسیار نازک درآورده و روی آنها کار معرق را انجام میدهم.
آیا در ایجاد و پرورش این هنر، حامی خاصی داشتهاید؟
درواقع باید بگویم این هنر نیز مانند خیلی از کارهای جدید و نوظهور، نهتنها حامی نداشت، بلکه با مخالفتهایی از جانب اطرافیان روبهرو بود؛ ولی الان اوضاع فرق کرده است و آنان به اهمیت هنر من پیبردهاند و من از این بابت خوشحالم. میدانستم چه میخواهم و دارم چه کاری انجام میدهم؛ برای همین به کاری که انجام میدادم، ایمان داشتم.
اگر یک بخش خصوصی مایل باشد از شما حمایت کند از آن استقبال میکنید؟
بخش دولتی ازلحاظ مالی به بخش خصوصی نمیرسد؛ ولی امنیت بیشتری دارد. درحالحاضر کار و هنر من تحت حمایت سازمان فرهنگیتفریحی شهرداری قرار دارد و بابت آن بسیار سپاسگزار هستم؛ ضمن اینکه قرار است هنر من به ثبت جهانی برسد.
بهعنوانمثال، اگر فرد یا سازمانی به شما بگوید که حاضرم روی کار شما سرمایهگذاری کنم و آثار شما را بخرم، آیا قبول میکنید؟
بله. چراکه نه!؟ مثلاً متخصصان صنایعدستی به من گفتند که آثار شما جزو آثار فاخر و ابداعی صنایعدستی محسوب میشود، زیرا در حال حاضر حدود ۴۰۰ رشته شناختهشده در صنایعدستی داریم (که بیش از یکصد مورد از این رشتهها به اصفهان تعلق دارد)، ولی آثار شما در قالب هیچکدام از این رشتهها قرار نمیگیرد و بهنوعی منحصربهفرد است. این آثار چون با صرف زمان زیاد و بهصورت محدود ساخته میشوند، ارزش خاص خود را دارند و طبیعتاً مشتری خاص خود را میطلبند.
پس یکی از دلایل شاگرد نداشتن شما بههمینخاطر بوده است؟ چون خیلی از هنرمندان صاحبسبک ترجیح میدهند که هنر خود را به حداقل تعداد محدودی از هنرجویان یاد بدهند تا بعد از آنها، هنرشان زنده و پویا بماند…
بله. باید این هنر کمی پروبال بگیرد، شاید بعد از ده سال یا بیشتر تعدادی شاگرد بگیرم، ولی درحالحاضر تصمیمی برای یاددادن سبک و شیوه کار خودم ندارم. شک نکنید که این هنر جزء استثناهای هنرهای دستی است و در هنرهای صنایعدستی یک انقلاب در پیش است.
درحالحاضر برای بازدید از این آثار باید به کجا مراجعه کرد؟
آخرین کارم را به موزه هنرهای معاصر اهدا کردم. متأسفانه تعداد موزههای اصفهان بسیار کم است و دست من برای اهدای کارهایم زیاد باز نیست. استاندار و شهردار و مدیرکل سازمان صنایعدستی بهصورت انفرادی از این اثر رونمایی کردند و بسیار مورد استقبال ایشان قرار گرفت.
آیا در رابطه با صادرات آثارتان تاکنون با شما مذاکرهای انجام شده است؟
بله. گفتند باید یکسری آثار کوچکتر و کاربردیتر و قابلانتقال تولید شوند و در قابهای شیشهای قرار بگیرند تا برای نقلوانتقال امن باشند.
چرا آثارتان را به گالریها نمیسپارید؟
طبیعتاً اعتبار موزهها خیلی بیشتر است. خیلیها ممکن است آثار بسیاری در گالریها داشته باشند ولی حتی یک اثرشان هم در موزه نباشد؛ ولی من تمام آثارم در موزهها قرار دارند.
برای آفرینش کدام اثرتان بیشترین زمان را صرف کردهاید؟
من تابلویی دارم به نام «انسجام» که البته در اخبار از آن بهعنوان تابلوی «پروانهها» نامبرده شد؛ در این اثر که خلق آن پنج سال طول کشید، حدود ۲۲ هزار پروانه از استخوان ساخته و بر روی آنها نگارگری انجام شد.
با توجه به اینکه شما دراین سالها تماموقت خود را صرف هنر کردید و با توجه به اینکه طبیعتاً خرید و تهیه مواد اولیه نیازمند منابع مالی است، ازنظر مالی چگونه تأمین میشدید؟
من با هزینه شخصیام به این هنر پرداختم؛ ولی این سرمایهگذاری بر هنر دارد جواب میدهد. من به کارم کاملاً ایمان داشته و دارم و با وجود تمام مخالفتها میدانستم این عمر، انرژی و سرمایهای که برای این هنر صرف میکنم، روزی به ثمر مینشیند. من همیشه به خداوند، الهامات او و تواناییهای خودم اعتماد کامل داشتم و همین بزرگترین انگیزه من برای ادامه راه و طی این مسیر بود.
درباره طراحی خاص آثارتان توضیح دهید. آیا کار طراحی هم با خودتان است.
بله. تمام طراحیها را خودم انجام میدهم؛ من طرحهایم را بدون کشیدن بر کاغذ، مستقیماً بر روی اثر پیاده میکنم. حتی اثر خودم را پیش از خلق در یک موزه میبینم و میفهمم برای رسیدن به آن مرحله باید چهکار کنم.
آیا اتفاق افتاده که اثری بعد از ساخت به دلتان ننشسته باشد؟
هیچوقت! ببینید، ساخت اثر هیچ دشواری ندارد، یک زمانی میبرد. اصل آن طرحی است که باید پیشبینی کنم. ممکن است که هفتهها بیکار در جایی بنشینم و یک اثر را در ذهنم طراحی و اجرا و نقایص آن را برطرف کنم تا به آن تصویر ایدهآل خودم برسم؛ آنوقت است که دستبهکار میشوم…
در رابطه با هنرتان تحصیلات دانشگاهی هم دارید؟
خیر و از بابت آن بسیار خوشحالم. چون اگر وقت خود را صرف دانشگاه کرده بودم، شاید به این نقطه نمیرسیدم. همانطور که گفتم من از سهسالگی نقاشی میکردم و بعد از گرفتن دیپلم یک نقاش حرفهای در سبک رئال شدم و همزمان خط هم کار میکردم و از این رشته در آثار خودم بهره بردم. نوشتن خط شکستهنستعلیق روی چوب با جوهر پوست گردو به خاطر خشک شدن سریع این نوع جوهر، کار بسیار سختی است؛ اما من با تجربیات قبلیام بهراحتی این کار را بر روی برخی آثارم انجام میدهم.
هنوز هم به نقاشی میپردازید؟
سه اثر نقاشیخط پدید آوردهام که در موزه قرار دارند. پیش از آنهم نقاش حرفهای بودم و آثارم را بهفروش میرساندم؛ ولی در جواب شما باید بگویم که دیگر به آن نمیپردازم. چون وقت، بسیار اندک و گرانبهاست و باید آن را به هنری اختصاص بدهم که فقط من میتوانم انجامش بدهم. بهجای اینکه بخواهم یک نقاشی رئال روی بوم بکشم که منحصربهفرد نیست و هنرمندان بسیاری به آن میپردازند، یک اثر جهانی و ماندگار خلق میکنم.
در روز چه مقدار از وقت خود را به هنرتان اختصاص میدهید؟
من از صبح زود تا حدود دو نیمهشب مشغول به این هنر هستم. نه مهمانی، نه تفریح و نه گردش، هیچ! حتی ورزشم که روزی بهطور حرفهای به آن میپرداختم را هم بهخاطر هنرم کنار گذاشتم. زمان یکجورهایی به من بدهکار است!
اگر بخواهید نام شخص خاصی را ببرید که در معرفی آثار شما سهم مهمی داشته، آن شخص چه کسی است؟
آقای دلیلی، مدیر اسبق موزه هنرهای معاصر اصفهان، که خیلی از من و هنرم حمایت کردند؛ همچنین آقای عیدی، مدیر امور هنری سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری که در حال حاضر از هنر من حمایت میکنند. جا دارد از ایشان و دیگر مسئولان که در دیده شدن هنر من نقش داشتند، صمیمانه سپاسگزاری کنم.
برخی آثار استاد فرزاد عزیزینیا به شرح زیر است:
- اثر انسجام، رونمایی با حضور مسئولان استانی، مدتزمان ساخت: پنج سال.
- اثر گلدان گلهای نرگس، رونمایی در موزه هنرهای معاصر اصفهان با حضور مسئولان استانی و جمعی از اساتید، مدتزمان ساخت: دو سال.
- اثر سیمرغ، اهدایی به موزه هنرهای معاصر اصفهان، مدتزمان ساخت: یک سال.
- اثر شیفتگی، اهدایی به موزه هنرهای معاصر اصفهان.
- اثر کتیبه آسمانی، اولین تابلو معرقخط سهبعدی در دنیا از جنس استخوان شتر، رونمایی شده در موزه عمارت تبریز، مدتزمان ساخت: دو سال.
- اثر نقاشیخط توحید، اهدایی به موزه شاهچراغ شیراز.
- اثر مدح محمد صلیالهعلیهوآله، اولین نقاشیخط سهبعدی از جنس استخوان شتر، اهدایی به موزه هنرهای معاصر اصفهان، مدتزمان ساخت: دو سال.
اثر گلدان شمس، رونمایی شده در موزه چهلستون اصفهان توسط استاندار و شهردار و واگذاری به موزه هنرهای معاصر اصفهان
سارا حسین پور