جویباره
جویباره؛ اصلیترین هسته اولیه شهر اصفهان
محور جویباره حدفاصل خیابان کمال به منار ساربان، منار چهلدختران تا خیابان سروش است. محدوده مزبور از میدان عتیق اصفهان و بازار غاز شروع و با عبور از محله جویباره به مجموعه کنیسهها، مقبره کمالالدین، دومنار دارالضیافه و نهایتاً به خیابان کمال رسیده و از طریق بازارچه شاه اسدالله به منار ساربان و بازارچه میرزا باقر و از آنجا به منار چهلدختران و تا خیابان سروش امتداد مییابد. این محور یکی از محورهای دسترسی مرکز شهر سلجوقی به دروازه اصفهان قدیم بوده و ازلحاظ قدمت از قدیمیترین محورهای موجود است.
محله جویباره اصلیترین هسته اولیه شهر اصفهان است که منشأ آن به اوایل حکومت هخامنشی و مهاجرت یهودیان بابل به دستور کوروش برمیگردد. نقطهای که یهودیان در آن رحل اقامت افکندند تا قرن پنج هجری به دارالیهود معروف بوده است، تا جایی که امروزه شانزده کنیسه که قدمت برخی از آنها به ۹۰۰ سال میرسد، در کنار دیگر جاذبههای تاریخی در آن محله خودنمایی میکنند. دارالیهود اما بعدها تغییر نام داد و به جهانباره و جویباره معروف شد؛ البته برخی هم وجه تسمیه آن را به جاریشدن جویی در آنجا مربوط میدانند. جویباره در دورههای بعد از اسلام یکی از محلههای شهر اصفهان شد و در دوران سلجوقی مرکزیتی برای شهر پیدا کرد که وجود آثار تاریخی کهن همچون منار ساربان و منار چهلدختران روشنگر این موضوع است. صفویان و قاجاریان با بیاعتنایی به این محله آن را بهدست فرسودگی سپردند و حکومت پهلوی با کشیدن چند خیابان پیکر بافت قدیم را تکهتکه کرد و به این ترتیب محله جویباره اصفهان مورد بیمهری قرار گرفت و عملاً متروک رها ماند. اکنون این محله با طرحهای بهسازی در دست اقدام مرکزیت مکانی خود را در ساختار شهر تا حدودی بهدست آورده است.
اصفهان؛ شهر منارههای تاریخی
منارههای درونشهری که بهعنوان برج دیدهبانی از آنها استفاده میشد قبل از اسلام آتش مـقـدس زرتشتیان روی آنها روشن میشد که این شعلههای طلایی میتوانست مسیر عبور را برای کاروانیان مشخص کند. کاربرد منارهها در قدیم، با توجه به بافت تنگ و پیچدرپیچبودن شهر و کوچهها ازلحاظ امنیتی و سیستم آبرسانی و امکان استحصال آب از کانالها از سوی کانالهای باز آب بود.
استقرار منارهها محل مساجد را از فواصل دور و نزدیک به مردم نشان میداد؛ اما بعد از ظهور آیین اسلام، منارهها جایگاهی برای «مؤذنها» شد. براساس برخی گزارشها، مسجد حکیم اصفهان که در آغاز مسجد دیلمی بود، منارهای با ارتفاع بیش از یکصد متر داشت که بعضی از منابع تخریب آن را به مغولها و بعضی به سپاه تیمور لنگ نسبت میدهند. وجود چنین منارههایی، نشان از اهمیت آنها بهعنوان یک مرکز دیدهبانی و علامتدهی هنگام دفاع از شهر در مقابل دشمنان بود. منارهها باوجود آنکه عناصری لاغر و کمتعادل بهنظر میرسند، اما بسیار پردواماند. علت این دوام را میتوان در محدودیت بام آن و نفوذ کمتر بلور برف و باران دانست.
از طرف دیگر شکل مخروطی و استوانهای آن عاملی مقاوم در برابر زلزله است؛ بهصورتی که وقوع زلزله با جذب نوسانات رفت و برگشت نیروهای پرشی پایه از تراز کف تا تراز فوقانی خود از میزان نوسانات ناشی از زلزله کم میشود. از نظر ظاهری، منارهها از پایین به بالا دارای یک «ساق» هستند و در فراز آن به یک طوق برمیخوریم که به آن «گلوگاه» مناره میگویند.
در بالای گلوگاه، قسمتی به شکل چتر قرار دارد که به آن «نعلبکی» میگویند. به بالاترین قسمت مناره نیز «تاج» میگویند که اگر بخش «شالوده» به آن اضافه شود، میتوان یک مناره را به پنج قسمت تقسیم کرد. فرشید ابراهیمنژاد، کارشناس و پژوهشگر سازمان میراثفرهنگی و گردشگری استان اصفهان با اشاره به اینکه بیشترین وجود منارهها که هفده عدد میشود در اصفهان است، گفت: «با توجه به اینکه اصفهان یکی از بزرگترین مراکز تمدنی گذشته ایران زمین بوده مخصوصاً در زمان سلجوقی و صفوی بیشترین تعداد منارهها را داشته است.» وی افزود: «وجود منارهها عمدتاً در کنار گنبد مساجد قرار دارد که در قدیم علاوهبر نمایاندن راه به مسافران سرگردان، محلی برای گفتن اذان بود. منارهها در قدیم مورد توجه سیاحان و گردشگران بوده و درحالحاضر هم جذابترین بخش ازلحاظ ارتفاع، نوع و سبک زیبای معماری، گرهچینی و کتیبه و گچکاری و کاشیکاری است.»
منار ساربان
منار ساربان که در خیابان کمال یا بهعبارتی در شمال محله جویباره که جزء بافت قدیمی یهودینشین اصفهان واقع شده از زیباترین و بلندترین منارههای تاریخی اصفهان در عهد سلجوقی یعنی قرن ششم هجری و دارای تزئینات آجر و کاشی است. منار ساربان شباهت کلی با منار مسجد علی دارد. منار ساربان حدود ۴۴ متر بلندی دارد و قطر تحتانی منار ساربان اصفهان ۴٫۲ متر است. ارتفاع این مناره در برخی منابع ۴۴ متر و برخی ۵۴ متر آمده است. منار ساربان در سه طبقه و بدون پایه ساخته شده است.
منارهها یکی از سازههای اصلی معماری ایرانی هستند که در دورههای مختلف تاریخی از آنها بهعنوان برج آتش یا برج نشانه یا رهنما برای راهنمایی کاروانها در مسیر جادهها و نشاندادن مکانهای اصلی بافت شهری یا بهعنوان محل خبررسانی یا اذانگویی استفاده میشده است. واژه ساربان نیز در زبان فارسی بهمعنای شتربان یا نگهبان شتر است و از آنجا که منار ساربان بهعنوان یک سازه منفرد، بلند و شاخص از بیشتر نواحی و جوانب بیرون و درون شهر بهخوبی قابل مشاهده بوده است بهنظر میرسد کاربری اصلی آن راهنمایی و جهتیابی کاروانها برای دسترسی به مرکز شهر بوده است.طراحی متنوع، بدنه بیرونی این مناره را به هفت بخش متفاوت تقسیمبندی میکند. بخش اول آن آجرچینی ساده است. بخشهای دوم و سوم آن دارای تزئینات عالی آجرکاری است. بخش چهارم آن تاج اول (گلوگاه) مناره است که مقرنسهای آجری همراه با کاشیهای فیروزهای بسیار زیبا دارد. بخش پنجم آن نیز تزئینات آجری است. بخش ششم آن تاج دوم منار است و بخش هفتم آن هم تارک منار یا تاج اصلی است. در قاعده دو تاج این مناره دو کتیبه بسیار زیبا از بهترین رنگ فیروزهای کاشی دیده و خوانده میشود.
کتیبههای موجود در مناره ساربان سه عدد هستند که با خط کوفی نوشته شدهاند. این کتیبهها در زمانی که مورد بررسی یکی از محققین قرار گرفته سالم نبوده و عوامل جوی مانند سرما و گرما و تابش آفتاب اثر بسیار روی آن گذاشته بودند. بههرحال مفاد کتیبهها شامل عبارات مذهبی است.
منار ساربان که از آن بهعنوان برج پیزا ایران هم نام میبرند دارای انحراف است. این مناره حدود هشت درجه بهسمت جنوب شرقی از امتداد قائم منحرف شده که ناشی از نشست نامتقارن در پایههای آن است و میتواند بهواسطه اختلالات موجود در شالوده آن یا بهدلیل تغییرات متوالی در سطح تراز ایستایی در سفره آب زیرزمینی یا استفاده از چاهکهای آب منازل اطراف باشد. میزان انحراف منار ساربان بهطور مرتب مورد پایش قرار میگیرد تا از خطر احتمالی ریزش آن در آینده جلوگیری شود.
منار چهل دختران
منار چهل دختران از بناهای عهد سلجوقی و ساختهشده قرن ششم هجری در منتهیالیه شمالی محله جوباره از محلههای قدیمی یهودینشین قدیمی استان اصفهان است.
ساکنان اطراف این مناره آن را به نام گارلنگ هم مینامند، علت این نامگذاری این است که حدود اوایل قرن بیست، یک مسیحی به نام گارلند در یکی از خانههای مجاور این مناره بهعنوان یک مبلغ انگلیسی پروتستانمذهب سکونت داشته و کار رسمی او تبلیغ یهودیان اصفهان به آئین مسیحیت بوده و زبان فارسی را بهخوبی صحبت و مدت مدیدی در این محل ساکن بوده است و بر اثر تبلیغ او عدهای یهودی مسیحی شدهاند.
مناره چهلدختران حدود ۲۱ متر ارتفاع دارد و بهنظر میرسد قسمتی از نوک مناره از بین رفته است. پنجره بزرگی در قسمت بالای منار و در ثلث دوم بدنه آن رو به سمت جنوب قرار دارد. دهانه این پنجره به شکل مربعمستطیل است و قسمت بالای آن از چوب و در طرفین ستونهای گرد کوچکی است که نیمی از آنها در داخل دیوار مناره قرار دارد.
کتیبه فوقانی مناره به خط کوفی آجری برجسته بر زمینه آجری پنج آیه اول سوره طه و در قسمت فوقانی قاعده این مناره به خط ثلث برجسته حکاکی شده و روی یکی از اضلاع قاعده مناره به خط کوفی آجری برجسته بر زمینه آجری ساده در شش سطر کتیبهای موجود است که بانی ساختمان آن را «ابیالفتح بن محمد بن عبدالواحد نهوجی» و سال اتمام ساختمان را ۵۰۱ هجری تعیین کرده است.
مناره چهلدختران به شماره ۲۳۱ در فهرست آثار ملی ایران بهثبت رسیده است.