پژوهش های یک هنرمند درباره خاک / هویت انسان
پژوهش های یک هنرمند درباره خاک / هویت انسان
پژوهش های یک هنرمند درباره خاک / هویت انسان
من تحقیق ها نمودم و به اینجا رسیدم که : از خاک های اجدادم اندکی بیا ورم خاکها ئی مثل خاک تبریز- خاک تفرش- خاک اراک- خاک اصفهان و نه از هر خاکی فقط از خاک کشاورزی و آن هم فقط از گندم. دیدم که هیچ کدام رنگ هم نیست. هر کدام را که می کوبیدم و دستم را روی آن می گرفتم یک انرژی خاصی حس می کردم راجع به خاک حساس شدم
. تبریز خاک بزرگ خیز است- تفرش و اراک هم به همین گونه و اصفهان. اما تفرش نتوانست پروفسور حسابی را نگه دارد. اراک نیز نتوانست امیر کبیر را. استاد بهادری را پدرم را و….. یک سری خاکها نمی توانند بزرگ هایشان را رشد بدهند” لذا آنها را به خاک های دیگرهجرت می دهند.
من از دیدگاه خودم به این جمع بندی رسیدم .البته جای دارد تحقیق بکنیم من راجع به اهمیت و بزرگ خیزی خاک ها حساس شدم و این سوال برایم پیش آمده
که : چرا خاک یزد لایق اولین پیامبر ما شد.( زردتشت پیامبر ایرانی).
چرا طوس لایق فردوسی شد.
چرا ایذه لایق زادگاه کوروش است.
چرا شیراز لایق زادگاه حافظ و سعدی است.
پژوهش های یک هنرمند درباره خاک / هویت انسان
راجع به طوس به یک سری مدارک و نتیجه رسیدم :
لوح حضرت فاطمه( سلام الله) شب تولد امام حسین( علیه السلام) توسط جبرئیل امین این لوح را برای حضرت زهرا می آورد در این لوح متن ادامه پیدا می کند تا آن علی سوم که امام رضا( علیه السلام) باشد.می گوید:
( یقتله عفریتٌ مستکبر ” یدفن بالمدینه التی بنا ها العبد صالح ) در اینجا توضیح می دهد که مراد از عبد صالح ذوالقرنین است چنانچه در روایت نعمانی آمده است. در قرآن راجع به ذواقرنین چندین اشاره آمده است که ایشان تا کجاها در کره زمین پیش رفته است و چه شخصیتی داشته است ( یکتا پرست و ….).
راجع به ذوالقرنین دیدگاه دیگری هم هست؟
نتوانستند ثابت کنند که اسکندر بوده است تنها چیزهائی که ثابت شده کلاهی که به حالت دو شاخ بر سر ذوالقرنین بوده بسان همان کلاه کورش کبیر بوده است ویکتا پرستی.
بله بنیانگذار شهری که قرار است امام رضا علیه السلام در آن اقامت و دفن بشود خیلی قبل تر توسط ذوالقرنین بوده است. و این خاک زادگاه فردی می شود که ادبیات و فرهنگ وهویت ایران و ایرانی را نهادینه می کند فردوسی بزرگ .
برای سندیت بیشتر تصویر لوح حضرت فاطمه که حدیث قدسی است را ضمیمه می نمایم
راجع به خاک مطالب دیگری هم داریم مثال : سعدی علیه الرحمه می گوید :
گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من / از خاک ببیشتر نه که از خاک کمتریم.
و یا خیام نیشابوری می فرماید :
یک چند به کودکی به استاد شدیم – یک چند به استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید – از خاک برآمدیم و بر باد شدیم
پژوهش های یک هنرمند درباره خاک / هویت انسان
نکته دیگری که راجع به خاک جالب است عرض نمایم اینست که:
حدود ۲۰ سال قبل اتفاقی در کشمیر هند و پاکستان افتاد و به دنبال آن جنگ شد. یک از عرفای هند به نام ماهاتما سینک و ۴۰ تا از اصحابش رفته بودند به یکی از خانه های کشمیر” البته می خواستند کسی خبردار نشود لذا مشخص نمودند که فقط یک نفربرای خرید برود و سر و صدا ایجاد نکنند.
در عالم عرفان بحثهائی داریم به نام (طلب خیر و بسیاری دیگر ) ماهاتما سینک و اصحابش برای مردم و در گیری های آنان طلب خیر می نمودند و هم فازی می گرفتند . یکی از روزها مسئول خریدشان آمد گفت:
ماهاتماسینک پیمان صلح بین پاکستان و هند امضا شد ولی از هر کس سوال می کنم چه شده هیچ کس نمی داند و همه مبهوت از آن همه جنگ و کشتار و حیران از این اتفاق ناگهانی صلح ماهاتما ماسینگ خندید و گفت اینها نفهمیده اند که چه شد ولی زمین که شعور داشت و این هم فازی وطلب خیر بود که آنها را آرام نمود .( بله شعور زمین )
خاطره عجیبی از خاک دارم :
یکی دو سال پیش رفتیم نزد یکی از دوستان دیدم بالابر و کمربند ایمنی دارد و به اصرار می خواست دیدن چاه آب بفرستد . گفتم من از بلندی می ترسم به زور کمربند و کلاه به من پوشانید و مرابه چاه فرستاد ما .جالب اینجاست که دیگر دلم نمی خواست بیرون بیایم . اینقدر این خاک آرامش داشت و انرژی گرفتم و فارغ از دنیا شدم که با واژه ها قابل بیان نیست .تازه برایم سوال شده بود که چرا خدا یوسف را به چاه منتقل کرد. چرا حضرت علی چاه حفر می کند “چرا می رفت در دلش را به چاه می کرد چرا به او می گویند ابوتراب. پدر خاک. این خاک چیست؟ ما از خاک آفریده شده ایم ما به اصل خودمان برمی گردیم دلم می خواهد هفته ای یک بار بروم و در چاه بنشینم و کمی بیندیشم . لذا قصد دارم از محل تولد زردتشت از محل فردوسی از ایذه، محل تولد کوروش از شیراز حتماً خاک بیارم
پژوهش های یک هنرمند درباره خاک / هویت انسان
ببینید یکی از چیزهایی که باعث می شود ما خشونت نداشته باشیم و به ریشه و جایگاه خودمان برگردیم هویت ماست
در صورتی که ما به هویت خود از راههای مختلف توجه بکنیم ” کمی جامعه آرامترمی شود من فکر می کنم این خاک با اینکه کلی کار انجام داده ام هنوز اول راه هست وجا دارد که بحث های علمی عرفانی مذهبی بیایند و ورود پیدا کنند بلکه بتوانیم یک دریچه جدیدی را باز کنیم زیرا جهان منتظر حرفهای تازه است وقتی از خاک به اصل خودمان بر می گردیم پس ارزشمند است که بیشتر تلاش کنیم ..
درمان با خاک داریم. نقل میکنند مهاماتا گاندی بعضی روزها تا ۸۰ کیلومتر پای برهنه روی خاک راه می رفته تا از خاک انرژی بگیرند یک اتاق داشته که برهنه روی خاک می خوابید که از خاک انرژی بگیرد.خاک با او کاری کرد که به شخصی با اندیشه های جهانی و ماندگار همیشه در اذهان باقی بماند.
این بحث خاک در مساله صلح ما هم جایگاه دیگری دارد.
بدین نحو که یک نظریه جهان وطنی وجود دارد که می گوید :
چنانچه اصل ما از خاک باشد پس همه عالم سرای من و همه مردم خویشان منند.
( اذا کان اصلی من تراب فکلها ” بلادی و العالمین اقاربی)
حتی این نقطه ضعف ما هنرمندان است که نتوانسته ایم شعر زیبای سعدی علیه الرحمه را بر درب سازمان ملل برای همیشه حک نمائیم . واین کم کاری را به هیچ وجه توجیه پذیر
نمی دانم .
در حالی که یک جمله از ماهاتیر محمد نخست وزیر سابق مالزی است که می گوید
( تغییر اجتناب ناپذیر است ) را در شعبه ژنو ( سازمان ملل) نوشته و بر دیوار نصب نموده اند چرا ما هنر مندان نتوانسته ایم شعر جهانی و بی نظیر بنی آدم اعضاء یک پیکرند را رسما به جهان بعنوان منشور برادری و صلح و مسئولیت پذیری اعلام نمائیم؟
ما بر آنیم تا ایران را در مرکز توجهات مثبت و صلح در جهان قرار دهیم .
نویسنده : مجید ملک زاده