آب زنید افکار را / پژوهشی در باب ارتباط هنر و گردشگری
آب زنید افکار را / پژوهشی در باب ارتباط هنر و گردشگری
آب زنید افکار را / پژوهشی در باب ارتباط هنر و گردشگری
نمیدانم بگویم خنده دار است یا گریه انگیز، اگر گفته شود صنعت مادر شهری همچون اصفهان با بیماری سختی دست و پنجه نرم میکند و طبیبان شهر نیز با تمام قوا سعی بر احیا و بهبود این اوضاع دارند، اما گویی روشهای درمان علاج این مرض خود یکی از علل وخیم تر شدن عوارض ناشی از کسالت بوجود آمده در این صنعت میتواند تلقی گردد. بواقع صنعت مادر اصفهان چیست و چرا اینقدر شرایط نابسامانی برایش متصور شده ایم؟ شاید اگر در گردهمایی ها و همایش های شهری، اندک تاملی داشته باشیم خواهیم دید در موقع معرفی و نمایش داشته های شهریمان بخش عمده ای از تبلیغات مختص به معادن و صنایع عظیم تولید مواد اولیه میشود و یا حتی سهم قابل توجهی را نیز به بخش کشاورزی استانمان میپردازیم و از آنها بعنوان دستاوردها و قوتهای اساسی اصفهان نام میبریم، حال کدام یک از آنها را میتوان بعنوان صنعت مادر شهری چون اصفهان اطلاق کرد؟ آیا اصفهان بایست خود را بر اساس فرصتها و مزیتهای قابل اعتماد در بلند مدت، رشد و توسعه دهد و یا با پرداختن به صنایع مخرب از حیث سازگاری با شرایط و پارامترهای موثر در سرنوشت یک کلان شهر، موجب گردد تنها موفقیتی ظاهری و کوتاه مدت را تجربه کنیم و یک عمر با سنگهای ته چاهی که انداخته ایم دست به گریبان شویم؟
آب زنید افکار را / پژوهشی در باب ارتباط هنر و گردشگری
اگر نخواهیم بیش از این به طرح مقدمات بپردازیم، باید بگوییم در یک کلام، صنعت مادر شهر اصفهان چیزی جز صنعت گردشگری نیست! در حقیقت شهری که قابلیتهای عظیم جذب سرمایه خرد و کلان را برای رونق بخشیدن هرچه بیشتر به جوانب پیشرفتگی شهری با سرمایه های بی رقیب و بی همتای جهانی در اختیار دارد، چه دلیلی برای پایبندی به حوزه های دیگر اشتغال میماند در هنگامی که چنان دلمشغولی هایی موجب غفلت و حتی جفا به اموری کلان تر و بلند مدت تر در سطح عمومی و اجتماعی میگردد و از نگاهی بالاتر رونق این بخش به صورتی باور نکردنی موجب ترقی دیگر بخشهای اقتصادی که پیش از این نام برده شد نیز میگردد ولی به شرط تیتر شدن گردشگری در محور دیگر امور. تمام اندک چیزی که تا بحال عنوان گشت و میتواند گوشه ای از حرف های تکراری باشد که به مثابه تبلیغات و مصاحبه های روزانه دقیقا از سوی شعرای صاحب کرسی بیان میشود و دیگر هرچه پیشتر میرویم، بیرنگی جوهر چنین قال و قولها بیشتر هم میشود؛ ولی جایی این موضوع حالتی تراژدیک به خود میگیرد که شعرای سبک و طریقت گردشگری نیز خود با ابیات بی وزن و قافیه به این سازهای ناکوک دامن میزنند و جایی برای باز شدن بداعتهای مانا و بی سان و بی همتا در حوزه گردشگری و بالطبع حوزهای وسیع مرتبط با آن که از صنایع دستی و میراث فرهنگی گرفته تا به تقریب تمامی دیگر مشاغلی که میتواند به شکلی مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر مثبت خود قرار دهد را در بر میگیرد.
آب زنید افکار را / پژوهشی در باب ارتباط هنر و گردشگری
دیگر اینکه اگر از چوبهایی که متاسفانه بین چرخ بخش های خصوصی پویا و با هدف توسعه بسترهای ترویج مبحث گردشگری با رویکردی آکادمیک و مبتنی بر مسائل پایداری کسب و کار فعالیت دارند و تنها خواستار استفاده از امکانات موجود هستند بگذریم، در اختیار قرار دادن فضاهای موجود برای تبلیغ و رصد و صید فرصتهای موجود جهانی از حیث جایگاه ملی به اشخاص و جایگاه های غیر ارزشی نیز میتواند نشانی برجسته از بی تدبیریها، بمنظور طی طریقی غلط و اشتباه در زمینه گردشگری و صنایع دستی شهر و کشورمان باشد که پرداختن بیشتر به همین موضوعات طرح شده، هر کدام مثنوی شود که نیازمند جراحی و طراحی سازه ای عظیم جهت شنیدن نوایی آهنگین میباشد!!!
نویسنده : امیر حسین چیت ساز زاده