گردشگری در عصر مدرنیته | میدان امام و کوه صفه
اهمیت گردشگری در روزگار مدرنیته با گریزی به میدان امام
تعریف گردشگری در روزگار هوش مصنوعی که به نظر میرسد عمق بیشتری پیدا نخواهد کرد، باید به فکت و عمل الزامی میان افراد تبدیل شود. صرف جابجایی از مکانی به یک مکان دیگر نیست که حال و هوای انسان را تغییر میدهد، بلکه این جابجایی در زمان و اتمسفر فرد اتفاق میافتد و بیآنکه رخنهای منفی در حال و هوای شخصیت داشته باشد، بسیار کاربرد موثر و مثبتی دارد. ایجاد شهرِ بازی و استفاده از وسایل مفرح برای سرگرم ساختن کودک و نوجوان از دادههای گردشگری است که در بسیاری از جوامع مدرن مورد مداقه قرار میگیرد. در این یادداشت اختصاصی نسل فردا سعی داریم شکل بیرونی جدیدی از گردشگر و گردشگری در عصر تکنولوژی کشف و به نظر شما رسانیم.
شناخت یا توسعه
ایجاد پارکهای تفریحی و مکانهایی برای استراحتگاه شهروندان میتواند به توسعه این صنعت کمک کند. ما میبینیم که در زمان حاضر عربستان فرصت را مغتنم دانسته و برای سالهای بعد برنامهای بلند مدت دارد؛ این کشور با توجه به پهنای کویری در زمین خود، چنین تفکر بسیار دور از انتظار است که بتواند به قطب گردشگری در آسیا تبدیل شود اما با هوش مصنوعی همهچیز طبیعی و زیبا جلوه خواهد کرد. شناخت و توسعه به کمک این تکنولوژی یک سایق بینالمللی است.
یعنی ما آنچه در مانیتورها مشاهده میکنیم دقیقا همانی است که در واقعیت وجود دارد. عربستان از این نعمت بینصیب نمانده که در دل خود مکه، بزرگترین خاستگاه مسلمانان، را دارد و به همین واسطه اطراف خانه خدا را میبینیم که آسمان خراشهایی بینظیر بلند شدند. اما واقعیت این است که زیبایی و قدمت تاریخی این آسمان خراشها اهمیت وجودی پیدا نخواهد کرد. ما نسبت درست تاریخی با صنعت گردشگری در این کشور نمیبینیم؛ این در حالی است که این صنعت در کشور ما با کشف و شهود در ارتباط است.
هنوز جاهایی در کشور ما وجود دارند که ناشناخته هستند، از همین کوه صفه خودمان شروع کنیم. در کوه صفه اصفهان، کسی که بیش از ۲۰ سال است آنجا را میعادگاه ورزشی خود قرار داده همآکنون جاهایی را کشف میکند که هیچ هوش مصنوعی قادر به تولید تصوری آن نیست. این در حالی است که بسیاری از مکانهایی که به عنوان صنعت گردشگری از دیگر کشورها دیده میشود یا به کمک بازسازیهای رایانهای یا به کمک هوش مصنوعی تولید شدهاند. ما میتوانیم به کمک هوش مصنوعی، خیلی غیرطبیعی یک کوه صفه در مثلا عربستان داشته باشیم اما این کشف و توسعه هرگز رخ نمیدهد که مثلا کسی بعد از ۲۰ سال رفت و آمد این کوه هنوز برایش تازگی داشته باشد. شناخت مردم اصفهان از کوه صفه به واسطه تجربه طبیعی است و صنعت گردشگری همچنان جای فعالیت بیشتر برای توسعه این شناخت دارد.
مارکوپولو
توریست با توجه به سیاستگذاریهای داخلی و خارجی یک ابژهی انفعال ناپذیر است. جذب گردشگر برای هر کشوری یک دستاورد فرهنگی محسوب میشود. به عنوان مثال گردشگران با تماشای معماری اسلامی میدان امام که در شهر اصفهان قرار دارد، علاوهبر تعجب از سر شگفتی برای همنوعان خود در کشور مقصد تعریف میکنند این تعریف موجب ایجاد ذهنیت مناسبی است که در طول زمان دستاورد جذبی این صنعت را به همراه دارد. در همین راستا اهمیت به خاستگاه میادینی چون امام خیلی از نظر تاریخی بیشتر خواهد شد.
ما نباید ببینیم که مثلا میدان امام همچنان بناهای تاریخی خود را حفظ کرده اما رفتار آدمها و طرز پذیرایی آنها از مهمانان مدرن شده. این اصلا به معنای واپسگرایی نیست بلکه قطعا به معنای حفظ آداب تاریخی در یک بنا است. میدان امام نباید کافهها یا رستورانهای امروزی به خود اضافه کند از سوی دیگر نباید این صنعت به دنبال چرخه اقتصادی باشد که به هر قیمتی ارباب رجوع جذب کند. اینجاست که تاثیر هوش مصنوعی بر توریستهایی را خواهیم دید که مثلا با یک ذهنیت تاریخی از میدان امام بازدید میکنند و این ذهنیت توسط تکنولوژی برای آنان رقم خورده اما بعد مارکوپولویی میشوند که از پیشرفت تکنولوژی شهری رو دست خورده است.
بافت تاریخی شهرمان را نگهداریم چرا که تنها دارایی شهریمان از تاریخ است و این تاریخ بارها شکل وجودیاش تغییر کرده اما همچنان بافت تاریخی آن حفظ شده. در حال حاضر با انقراض این بافت مواجهیم و این انقراض فقط در ظاهر بناها نیست بلکه در باطن آدمهای بافت هم رخنه کرده است.