قلمکاری هنر دانشبنیان ایرانی / گفتوگو با امیرحسین چیتساز زاده
قلمکاری هنر دانشبنیان ایرانی / گفتوگو با امیرحسین چیتساز زاده
قلمکاری هنر دانشبنیان ایرانی / گفتوگو با امیرحسین چیتساز زاده
شرکت هنر- دانشبنیان بی سان، تحت حمایت شهرک علمیتحقیقاتی اصفهان و معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری اقدام به فعالیت کارآفرینانه در قالب ایده محوری و نوآوری در حوزههای طرح و رنگ و پارچه و دخیلسازی شیوههای مدیریتی در تولید، عرضه، منابع انسانی و… در مشاغل صنایعدستی با محوریت «قلمکاری» اصیل نموده و قریب به دو سال است که جنبه سازمانی و رسمی به خودش گرفته؛ تولیدات این شرکت مطابق با سلیقه و کاربریهای امروزی و حفظ کیفیت و ارزش هنری محصولات بهطوریکه امکان حضور و رقابت در بازارهای بینالمللی را پیدا کند و بهعنوان یک هنر گرانبها درخور ارائه به گردشگران خارجی، هنردوستان و علاقهمندان هنر و تولیدات اصیل ایرانی ارائه شود.
*معضلات یک کارآفرین
امیرحسین چیتساز زاده که مدیریت بازرگانی بی سان را نیز برعهده دارد در رابطه با ماهیت شکلگیری این شرکت گفت: اینکه تبدیل یک ایده به جنبه عمل و تشکیل یک تیم کاری متحد و منسجم چقدر مستلزم صرف انرژی و منابع است تا در خروجی آن یک تیم تشکیل شود و محصولی قابلتوجه، نهتنها از منظر اقتصادی بلکه ازنظر گروهی، افرادی که دیدگاه و تفکر و حتی فرهنگ حاکم بر آنها نشان از بهبود مستمر و ارزشگذاری برای جایگاه دانش و پایداری یک کسبوکار در سه بخش محیطزیست، جامعه و اقتصاد باشد و دراینبین عدم حُسن انجاموظیفه برخی ارگانها که متولی تسهیل و ترغیب چنین اقداماتی در حوزه صنایعدستی و گردشگری و فعالیتهای شغلی مبتنی بر دانش و استفاده از محفوظات آکادمیک در مشاغل اقتصادی همه و همه از معضلات پیشروی یک کارآفرینی و بالاتر از اون یک استارتآپ است.
قلمکاری هنر دانشبنیان ایرانی / گفتوگو با امیرحسین چیتساز زاده
*اشتباهی که همه راجع به هنر قلمکاری میکنند
اگر در واژه «قلمکاری» کمی دقت صورت گیرد نظرها به اجزای این هنر، یعنی «قلم» جلب خواهد شد، واژهای که درواقع نشان از اهمیت و کاربرد این وسیله در ایجاد و بروز این آثار هنری دارد؛ درواقع قلمکاری همان پارچههای منقشی است از جنس کتان، ابریشم و… که نقوش بهوسیله ابزار قلم با ظرافتی مثالزدنی بر تاروپود منسوجاتی با لطافت مثالزدنی منتقل میشود.
قلمکاری هنر دانشبنیان ایرانی / گفتوگو با امیرحسین چیتساز زاده
*دوران صفوی اوج هنر قلمکاری است
واضح و روشن است که هنر قلمکاری در دوران صفوی، از چنان شهرت و اعتباری بهرهمند بود که از نگاه حکومت وقت ارزش هدایای درباری را به خود اختصاص داده بود؛ ولی با گذشت زمان و استقبال فراوان از این آثار گرانبها، تولیدکنندگان قلمکاری جهت افزایش تیراژ تولید در محصولات به دو تغییر اساسی در فرآیند قلمکارسازی دست زدند، که ضمن ایجاد تفاوت در ماهیت این رشته هنری، لطمه بزرگتری به کیفیت، ظرافت و ارزشگذاری این صنعت وارد کردند؛ نخستین تغییر ایجادشده، استفاده از کلیشهها و قالبهای چوبی بود که این هنر را بهسمت حرفهای سوق داد که درواقع در درجهای پایینتر از قلمکاری است و آن چیتسازی نام دارد (چیت در فارسی بهمعنای قالب و کلیشه و در زبان انگلیسی بهمعنای تقلب و چاپ است) و در پی آن تغییر در جنس پارچههای مصرفی قلمکاری بود که دیگر امکان چاپ بهوسیله مهر بر آنها در شیوه جدید، میسر نمیساخت؛ زیرا در پارچههای ظریف پذیرش رنگ در حدی نبود که بتواند از پراکندهشدن آن روی پارچه جلوگیری بهعمل آورد؛ همچنین ظرافت پارچههای قلمکاری اصیل امکان انتقال طرح را بهوسیله قالب مشکل میساخت؛ پس بایست از پارچههای ضخیمتر و بسیار کمبهاتری استفاده میشد. این دو تغییر شاید میتوانست جوابگوی تقاضای گسترده بازار باشد؛ ولی دیگر اصالت، ارزش و کیفیت قلمکاری اصیل را با خود نداشت؛ چراکه استفاده از کلیشهها و طرحهایی که روی مهرهای چوبی نقش بسته بود، تولیدکنندگان را در دامی از تکرار قرار میداد و از طرفی موجب میشد دقت رنگگذاری بسیار کاهش یابد؛ به این دلیل که استفاده از چهار قالب گوناگون برای انتقال چهار رنگ مختلف تنها برای ایجاد یک طرح موجب میشد رنگها باکیفیت و تمرکز قبل در جای خود قرار نگیرند یا در میان طرحها یک جداشدگی و گسست مشاهده شود و در غیر این صورت باعث نشست دوباره رنگها در یک مرز انتهایی قالب میشد که همگی این عوامل بهعلاوه ایجاد شکست در هنگام رسیدن دو قالب به یکدیگر، عمده ایراداتی بود که هنر قلمکاری را در ذهن مخاطبین خود تهدید میکرد؛ اما این تنها ازلحاظ تولید بود، فارغ از رنگهای مصرفی نامناسب و بیکیفیتی که تنها نامی از رنگهای طبیعی قبل را با خود داشت در کنار آن عدم اهمیت به نحوه ارائه محصول و بیتوجهی به سلیقه و نیاز مردم تنها موجب کاهش قیمت این آثار هنری شد. درحقیقت مصنوعاتی جدید باقیمتی بسیار اندک تنها بانام و طرحهایی که از نقوش قلمکاری بهره گرفته بود عرضه میشد که دیگر ذاتش قلمکاری نبود؛ اما میتوانست در میان عوام یادآور همان پارچههای نفیس باشد.
*قلمکاری بهانهای برای بازگشت به خود
درواقع همانطور که از گفتهها و تعریف و تمجیدها پیداست باید اینگونه برداشت کنیم که میتوان به آینده این هنر که سراسر احساس و تلاش و پشتکار در آن گنجانده شده است امیدوار بود. اگرچه امید این روزها به یک دغدغه اصلی در تمام عرصههای عملی جامعه تبدیلشده است، اما باید بدانیم که هنر میتواند زمینهساز افزایش و جهتدهی به گرایش فرهنگی جامعه باشد که تا به امروز سهم گردشگران خارجی از هنر قلمکاری اصیل ایرانی بیشتر از علاقهمندان داخلی بوده است.
قلمکاری هنر دانشبنیان ایرانی / گفتوگو با امیرحسین چیتساز زاده
نویسنده : حافظ رفیعی