تیشه به ریشه (فرهنگ گردشگری و شهروندی)
همشهری، تیشه به ریشهات نزن!
زمانی که از یک گالری، موزه یا بنای تاریخی دیدن میکنیم، تماشای نقاشیها، سازهها و صنایعدستی، ذوق زیباییشناختی ما رابهوجد میآورند؛ چرا که آنها نتیجۀ سالها تلاش و ترکیببندی رنگها و در مواردی پشتوانۀ تاریخی هستند که به آن آثار زیبایی و ارزش میبخشند. اما هر نقاشی و دستسازهای را نمیتوان به عنوان اثر هنری پذیرفت. کندهکاریها، امضاها، نقاشیها و درددلهای یادگاری بر یک بنای تاریخی، پدیدهای است که هم به بنا آسیب میرساند و هم سیمای آن مکان را نازیبا میکند؛ بنابراین چنین اقداماتی مسلمأ نمیتواند موجب خرسندی بازدیدکنندگان و مسافران شود، اقداماتی که متأسفانه عموماً توسط مردم عادی انجام میشود.
اصفهان شهری است که با شنیدن نامش، رودخانه و پلهای تاریخی آن در ذهن متجلی میشود. اگر امروز اقدامات جدی برای آن انجام ندهیم، این تصور ذهنی از اصفهان بهمرور از میان خواهد رفت؛ چرا که اصفهان از پتانسیل و محبوبیت گردشگری بالایی برخوردار است. طی سالیان گذشته، به دلیل خشکشدنهای پیاپی رودخانه، ترکهای ناشی از بیآبی بر بدنۀ پلهای تاریخی شهر ایجاد شده است و حال آسیبهای ناشی از رفتار نادرست گروهی از مردم نیز به آن ترکها اضافه شده و منظرهای به وجود آمده که نه برای خود مردم بومی، زیبا و دلچسب است و نه برای مسافرانی که از شهرها یا حتی کشورهای دور برای دیدن این بناها پا به شهر میگذارند. از طرفی، آثار چنین رفتار نابهنجاری را تنها بر پل جویی یا سایر پلهای تاریخی نمیتوان دید؛ تخت فولاد هم که از قدیمیترین گورستانهای کشور و ثبتشده در فهرست آثار ملی ایران است، از این قبیل آسیبها جان سالم به در نبرده است.
ماده ۵۵۸ قانون مجازات اسلامی به تخریب اماکن و مجموعههای فرهنگی،تاریخی یا مذهبی اشاره کرده است. این ماده اذعان میدارد: «هرکس به تمام یا قسمتی از ابنیه، اماکن، محوطهها و مجموعههای فرهنگی، تاریخی یا مذهبی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است یا تزئینات، ملحقات، تأسیسات، اشیا و لوازم، خطوط و نقوش منصوب یا موجود در اماکن مذکور، که مستقلاً نیز واجد حیثیت فرهنگی، تاریخی یا مذهبی باشد، خرابی وارد آورد، علاوه بر جبران خسارات وارده، به حبس از یک الی ده سال محکوم میشود.»(۱)
اینکه چرا باید در شهری این اتفاقها بیفتد که سالانه مسافران زیادی را به عشق بازدید از این اماکن به اصفهان میکشاند و درآمد بسیاری از مردم از همین مسافران تأمین میشود، سوالی است که جای تأمل دارد. عدم حس مسئولیتپذیری و عدم آگاهی از ارزش این بناها، میتواند از دلایل این رفتارها باشد.
«پنجره شکسته»، نظریهایست که توسط سه جرمشناس آمریکایی به نامهای جیمز کیو، جیمز ویلسون و جورج کلینگ در سال ۱۹۸۲ مطرح شد. این نظریه اذعان میدارد: « جرم نتیجه یک نابسامانی است.» بهعنوانمثال، اگر پنجرهای شکسته باشد و مرمت نشود، به این معناست که نظارت و قانونی در این مکان وجود ندارد و جای مناسبی برای انجام فعالیتهای غیرقانونی است و این قانونگریزی به مرور زمان از محلهای به محلۀ دیگر گسترش خواهد یافت. (۲)
از این رو برای اینکه دیگر شاهد چنین رفتارهایی نباشیم راهکارهایی همچون مشارکتدادن بیشتر مردم محلی در محافظت از بناهای تاریخی، تلاش برای آموزش و فرهنگسازی عمومی به ویژه در مدارس و نصب اطلاعیههایی دربارۀ قوانین مجازات برای آسیبزنندگان به بناهای تاریخی، میتواند مؤثر باشد؛ اما با توجه به نظریۀ پنجره شکسته، برای گام نخست، باید هرچه سریعتر و با کمک و راهنمایی متخصصان، برای مرمت آسیبهای وارد شده بر این بناها (چه ناشی از عوامل طبیعی و چه ناشی از دلایل اجتماعی) اقداماتی را صورت داد.
گلیتا حسینپور-کارشناس گردشگری
www.donya-e-eqtesad.com
https://motamem.org