الهام گرفتن از شعر برای ساخت هنرهای دستی / استاد مصری پور
الهام گرفتن از شعر برای ساخت هنرهای دستی / استاد مصری پور
الهام گرفتن از شعر برای ساخت هنرهای دستی / استاد مصری پور
استاد اکبر مصری پور متولد اول خرداد ۱۳۲۳ در اصفهان است. این هنرمند در «کوچه نمکی» به دنیا آمده است و خانواده با استاد اکبروارد کار هنر شده است. سال سوم دبستان به رسم آن دوران، پیش یکی از اقوام شاگردی میکند. کسی که نقاش نبوده، جعبه سازی داشته اما چندتایی نقاشی او را علاقه مند به نقاشی میکند. آنچه در ادامه میآید گفت و گویی به بهانه افتتاحیه نمایش آثار استاد است که امروز در موزه هنرهای معاصر و در ساعت ۱۷ انجام میگیرد.
- ظاهراً شروع متفاوتی داشتهاید در این مسیر. از این شروع بگویید.
سال چهارم با آبرنگ کارهایی کشیدم. دست فروشها، گذرها و … آموزگارها دیدند و تشویقم کردند. سال ششم ابتدایی ترک تحصیل کردم و ۲ سال در بازار کار آبرنگ و نقاشی انجام دادم. کارهای نهاپتیان و سمبات را میدیدم و کار میکردم. سالهای آخر تذهیب کار میکردم. یکی از بچههای هنرستان کارها را دید گفت تو به دنبال هنری و نه بازار، بیا هنرستان. با دردسر زیاد هنرستان ثبت نام کردم. رفتم خدمت استادم جواد رستم شیرازی و کسب فیض کردم.
- گویاعیسی بهادری در آن دوران هنوز درس میداد؟ با ایشان هم کلاس داشتید؟
عیسی بهادری قبل از ما کلاسهای نقاشی و نقشه فرش و نگارگری را اداره میکرد. بعد اساتیدی مثل رستم شیرازی و پورصفا و … تدریس میکردند. آن سالها فقط ریاست داشت و طراحی نقشه فرش انجام میداد. گاهی میآمد سرکلاس کار هنرجوهای مستعد را میدید و اصلاح میکرد. دو سه تا تعلیم از ایشان دارم.
- از کدام استاد در هنرستان بیشترین تأثیر را گرفتید؟
آقای رستم شیرازی که شش سال هنرستان را با ایشان گذراندم و بعد از آن هم همکاری نزدیک داشتیم. مثلاً در طراحی نقشه مجلس شورای ملی، این کار در تالار اشرف انجام شد.
- آموزش نقاشی ایرانی در هنرستان چگونه بود؟
مکتبهای مختلف را کار میکردند و بعد تخیلی کار میکردیم. ابتدا طراحی با مدل کار میشد و بعد از روی کارهای سیاه قلم استاد و بعد از روی کارهای امثال رضا عباسی و … از سال دوم رنگی کار میشد. اول تذهیب میساختیم و حاشیه، من از روی کار معراج سلطان محمد سال دوم کاری ساختم که هنوز در هنرستان موجود است. از سال سوم مکتبهای مختلفی کار میکردیم تا سال پنجم و ششم که تخیلی کار میکردیم که تا امروز ادامه دارد. موضوعی میدادند و ما طراحی میکردیم. البته گاهی کارهای ما آخر کار توسط استاد رستم عوض میشد و دوباره کار میشد.
الهام گرفتن از شعر برای ساخت هنرهای دستی / استاد مصری پور
- چطور و کِی به استخدام و کار در هنرستان مشغول شدید؟
در سال ۱۳۵۲ استادرستم شیرازی میخواستند بازنشست بشوند به ایشان گفته بودند که کسی را جانشین خود معرفی کند. ایشان به من گفتند من تو را معرفی کردم خواستی برو خواستی بمان و این شد که من استخدام وزارت فرهنگ و هنر در آمدم و در هنرستان مشغول کار و تدریس شدم.
- در کارهای شما دقت در طراحی آناتومی و پرسپکتیو دیده میشود. این از کجا وارد کارها شد؟
من در پرسپکتیو دید و دیدگاه خودم را دارم. ولی آناتومی را رستم و دیگران هم رعایت میکردند. اساتیدی مانند حاج مصورالملکی، طاهرزاده بهزاد و بعد فرشچیان هم پرسپکیو را رعایت میکردند. تابلوهایی با پرسپکتیو و سه بعدی انجام دادهاند و هر کدام هم گفتهاند که من اول انجام دادم. جدا ازاصول پرسپکتیو علمی، از نظر و دیدگاه من هنر ایران هیچ وقت دو بعدی نبوده است. نشانهاش هم سه ربع و نیم رخها که در همه مکاتب هست و نمیشود گفت دو بعدی هستند، ولی کارها قواعد پرسپکتیو علمی را هم ندارند. به نوعی حتا در مورد نقاشی ایرانی میتوان گفت چهار بعدی است. از این نظر نقاشی اروپایی و عکاس، مقابل اش را نقاشی و یا تصویر میکند که یک نقطه دید و یک خط افق دارد. ولی در نقاشی ایرانی یک خط افق و یک نقطه دید ندارد. نقاش وارد تابلو میشود و هر کجا که خواست مینشیند و نقاشی میکند. در این نگاه عمق کم است. ناتورالیسم هم به نوعی همین مضمون را دارد. در رئالیسم آن است که واقعیت نه آن چه حقیقت است. ما در نگاه به محیط میبینیم که اندازهها یکی نیست ولی حقیقت این است که یکی است. ما در نقاشی ایرانی حقیقت را نشان میدهیم. این آدمی که نزدیک من ایستاده تا کسی که دور از من است در حقیقت به یک اندازه هستند، ولی در ترسیم خود تصاویر و این فرد دو بعدی نیست. در مورد هنر ایران همه جا می گویند دو بعدی است و حتا شنیدهام که از پیکاسو نقل میکنند که گفته من هنر نقاشی ایرانی را مطالعه کردهام و به آن نتیجه و سبک رسیدم. ولی کار او واقعاً دو بعدی است و در نـــقــاشی ایرانی به این شکـل چیـزی نیسـت و دو بعدی نیست!
الهام گرفتن از شعر برای ساخت هنرهای دستی / استاد مصری پور
- در مورد آناتومی چطور؟
فکر میکنم در دورانی که میکل آنژ و دیگران کار میکردند میتوانستند اجساد را بشکافند ولی در مورد نقاشان مسلمان چنین چیزی و امکانی نبوده است. اطلاعات در این مورد کمتر بوده است در بعضی آثار زمان صفوی یا در کارهای بهزاد میبینیم که حیوانات را بسیار آناتومیک کشیدهاند ولی انسان را نه.
- امروزه نگارگری را چگونه میبینید و آیا توصیهای به نقاشان و هنرجویان این رشته دارید؟
ما سالها در هنرستان اصفهان در حدی که میتوانستیم با علاقه آموزش دادیم و شاگردان مستعد هنوز هم هستند و بعضی کلاس دارند. مراجعه کنندهها هم کم نیستند و کلاسها پر است.
نظرم این است که هنرجویان اول به فرم حقیقی برسند. به فرم واقعی طبیعت و آناتومی برسند بعد خودشان باشند و چیز دیگر و نویی بوجود بیاورند. اگر کسی به سبک من یا دیگری کار کند خیلی مطلوب نیست. باید یادگیری را انجام دهد و خودش باشد.
- شاگردان و هنرجویان شما چه کسانی هستند؟ میتوانید به ایشان اشاره کنید؟
مهرداد صدری در کلاس رستم شیرازی بودند همینطور در کلاس من بودهاند، احمد مطیع، حجت پورسینا، حسین آقارخ و دیگرانی هم هستند که ممکن است از قلم بیفتد ولی این افرادی هستند که هنوز با هم مراوده داریم.
- کارهای شما به شکلهای مختلف توسط استادکاران استفاده شده است. با کدام کارگاه یا افراد کار کردید؟
بیشتر طراحی معرق میکردم. عمده کارها را برای موسوی زاده و به خصوص برادر کوچکتر عباس طراحی کردهام. مثلاً کارهای مصلای تهران که همگی به من ارجاع شد و طراحی و نظارت داشتم. کارهای طراحی کاشی از طرف افراد مختلف یا مثلاً آستان قدس رضوی بوده است. در طراحی فلز هم افراد مختلف مراجعه میکردند. در لابه لای صورت سازی و نقاشی ایرانی ختایی و اسلیمی در زمینه قاب ترنج انجام دادهام، طرح فرش هم بوده است. در ۱۹ سالگی برای فرش طراحی کردم که مادرم برای خانواده به یادگار بافتند یا مثلاً همکاری که در طراحی فرش مجلس شورای مــلـــی بـــود و مــدل را کاملاً در انـــدازه کــوچــک رنــگی کـــردم کــــه نمیدانم الان کجاست. خود فرش در ابعاد ۱۱ در ۱۱ متر بافته شد.
الهام گرفتن از شعر برای ساخت هنرهای دستی / استاد مصری پور
- موضوعات کارها را چگونه انتخاب میکنید و به تصویر در میآورید؟
در مواجهه با موضوع گاهی خاطره است. چیزهایی که در زندگی در ایام گذشته و کودکی دیدهام. یادم است کار که میکردم با صدای شاملو خیام و حافظ و مولوی و نیما میشنیدم. گاهی بیتی جرقهای میزد که میدیدم خوب میشود کار کرد و اتود میزدم و آن را پرورش میدادم. بارها به شعر یا متن کتاب مراجعه میکردم. رجوع به کتــب حــافــظ، فــردوسی و دیــــگران داشــتم و از بعـــضی شــعــرها کار میساختم. گاهی اتودها را در میان کارهای روزانه روی کاغذهای دم دســـت میکشیدم، حــتا در حـــین رانـــندگی در ذهــن میساختم و بــعــد پــیاده میکردم و گسترش میدادم.
الهام گرفتن از شعر برای ساخت هنرهای دستی / استاد مصری پور
نویسنده : مهدی نصیری