آرامگاه مترجم اوستا
آرامگاه خانوادگی ابراهیم پورداوود، ایرانشناس و اولین مترجم کتاب اوستا به زبان فارسی، در سبزه میدان رشت یکی از آثار تاریخی شهر رشت است که شاید افراد کمی آن را بشناسند.
استاد «ابراهیم پورداوود» را بنیانگذار ایرانشناسی در ایران و جاوید دارنده فرهنگ و زبانهای ایران باستان میدانند. استاد پس از سالها آموختن و آموزش فرهنگ ایران، در ۲۶ آبان ماه ۱۳۴۸ در ۸۳ سالگی در تهران درگذشت. او را بر اساس وصیتش، در کنار اجدادش در کوی حاجی داوود و در همان مکتبخانهای، که نخستین الفبا را با زبان و قلم آموخته بود، با تشریفات بسیار در رشت، در آرامگاه خانوادگی خود به خاک سپردند. پس از درگذشت وی مجالس بزرگداشت و یادبود بسیاری در کشورهای آلمان، هند، پاکستان، فرانسه و در شهرهای مختلف ایران از جمله در تهران، رشت، شیراز، اصفهان و کرمان برگزار شد و بزرگان علم و ادب از دانش، ادب، خدمات علمی و تلاشهای این ایرانشناس سترگ در شناساندن فرهنگ ایران باستان تجلیل کردند. در این مقاله نگاهی به آرامگاه ابراهیم پورداوود میاندازیم.
آرامگاه استاد ابراهیم پورداوود
در سالهای دور در رشت، تاجری زندگی میکرد که بخشی از حیاط خانه خود را برای تحصیل فرزندانش اختصاص داده بود. در آن دوران که مدرسه نبود، حاج داوود برای رفاه پسرانش، مکتبخانهای در حیاط خانه خود دایر کرد و میرزایی را برای آموزش پسران خود گمارد. همین مکتبخانه، بعدها محل تحصیل بچههای سبزه میدان شد و در پایان تبدیل به آرامگاه خانوادگی او و فرزندانش شد. استاد پورداوود خود در مورد این مکتبخانه صحبت کرده بود و در مورد آن نوشته بود: «پارینهای چند است که مقبره پدران و برادرانم است. من هم پس از نوردیدن این همه سالهای بلند در آنجا آرام خواهم گرفت».
مقبره استاد ابراهیم پورداوود یک اتاق قدیمیِ شاید ۳ در ۴ است که در میانه کوچه آفخرا در سبزه میدان شهر رشت واقع شده است. این اطاقک قدیمی اما خاص و بامفهوم، آرامگاه کسی است که نخستین ایرانیِ ایرانشناس و شاید بزرگترینِ آنها بوده است. کسی که زندگیاش را وقف تاریخ و فرهنگ ایران کرده و اوستا را به زبان فارسی برگردانده است. مقبره استاد پورداوود در طی بیش از ۲۰ سال خاک گرفته و از یادها فراموش شده بود. شیشه خاک گرفته و کدرِ پنجرههای آرامگاه، که سبب میشد درون آن دیده نشود، حکایت از داستان غریبانهای داشت. از حجم خاکی که بر همه چیز آنجا نشسته بود، میشد حدس زد که دیرزمانی است کسی گذرش به آنجا نیفتاده و احتمالا نخواسته آرامش «اُستاد» را بر هم زند. حدود ۱۰ سال پیش زمزمههایی مبنی بر اینکه قرار است مقبره به دلیل تعریض خیابان تخریب شود، شنیده میشد و پیشنهاد شده بود که آرامگاه به زمینهای حاجی داوود در منطقه آتشگاه منتقل شود.
آرامگاه استاد پورداوود که مربوط به دوره قاجاریه است، در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۸۲ با شماره ثبت ۸۷۸۱ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید. با اینکه مقبره ابراهیم پورداوود جزو آثار میراث فرهنگی کشور بوده و به ثبت ملی رسیده است، در زادگاهش غریب و ناشناخته باقیمانده است. دیده شده که کسانی که به قصد بازدید از آرامگاه استاد به رشت رفتهاند و آدرس آرامگاه را خواستهاند، گاهی ناشناس بودن مقبره را در بین مردم رشت احساس کردهاند، زیرا مقبره قفل بود و مردم به دلیل نبود امکان بازدید، آن را به فراموشی سپرده بودند. اگر مسافری که با آثار پورداوود او را شناخته و به شوق خواندن فاتحهای بر سر مزار او به رشت میرفت، هیچ نام و نشانی از او نمیدید. مقبرهای که همیشه در آن بسته بود و باید از پشت میلههای رنگ برگشته و شیشههای خاک گرفته و مات، برای پاسداشت استادی بزرگ در زمینه فرهنگ، فاتحهای بخواند.
سرانجام در روز ۱۴ تیرماه ۹۷، آرامگاه استاد ابراهیم پورداوود، ایرانشناس معاصر، استاد فرهنگ ایران باستان و نخستین مترجم اوستا، بعد از گذشت بیش از ۲۰ سال با حضور جمعی از فرهیختگان گیلانی، در محله سبزهمیدان رشت بازگشایی و غبارروبی شد و آنها توانستند از آرامگاه خانوادگی استاد پورداوود بازدید کنند. در گذشته نام یک کتابخانه و یکی از خیابانهای رشت به نام این استاد بزرگ بود که بعد از انقلاب با تغییر نام خیابانها، نام این خیابان نیز تغییر کرد. پورداوود تنها یک استاد برجسته دانشگاه تهران نبود، بلکه جایگاه بینالمللی داشت. او تمام عمر خود را برای زنده کردن فرهنگ خود گذاشت و به همین علت در جهان چهرهای شناخته شده دارد. آنچه انسان را به فکر فرو میبرد، این است که سادگی آرامگاه این ایرانشناس بزرگ است که به راستی درسی از فرهنگ، بزرگی و تواضع را برای تمامی فرهنگدوستان ایرانی را به ارمغان میآورد.
ابراهیم پورداوود
ابراهیم پورداوود در محله سبزهمیدان در خانوادهای ملاّک و بازرگان به دنیا آمد. در ۵ یا ۶ سالگی به مکتب میرزا محمدعلی رفت (محل آرامگاه کنونی وی) و سپس تحصیلات مقدماتی فارسی و عربی را در مدرسه حاجی حسن رشت به اتمام رساند. در سال ۱۲۸۴ شمسی، در سن ۲۰ سالگی، به همراه برادر و استادش عبدالرحیم خلخالی به تهران رفت و به آموختن طب قدیم مشغول شد. استاد در سال ۱۲۸۷ به لبنان رفت. در بیروت در مدرسه لوئیک به فراگرفتن زبان و ادبیات فرانسه پرداخت و در همانجا نام پورداوود را بر خود گذاشت. پس از دو سال و نیم اقامت در بیروت به رشت بازگشت و پس از مدتی در شهریور ۱۲۸۹ راهی فرانسه شد. آنجا با سید محمدعلی جمالزاده آشنا شد. وی نخست در دبیرستان شهر بووه نامنویسی و خود را برای ورود به دانشکده حقوق آماده کرد، آنگاه در رشته حقوق دانشگاه پاریس به تحصیل پرداخت.
در سال ۱۲۹۵ در دانشگاه برلین و سپس در دانشکده ارلانگن به ادامه تحصیل در رشته حقوق پرداخت. در آنجا با سید حسن تقیزاده آشنا شد و در نشر مجله کاوه با او همکاری کرد. همکاری با تقیزاده و محمد قزوینی و آشنایی با خاورشناسان آلمانی از جمله یوزف مارکوارت تأثیری ژرف بر اندیشه او نهاد . وی در شهریور ۱۲۹۹ با دختر یک دندانپزشک آلمانی ازدواج کرد و در تیرماه ۱۳۰۱ یگانه فرزندش پوراندخت به دنیا آمد. پورداوود در ۱۳۰۳ به همراه خانواده به ایران بازگشت. در مهر ۱۳۰۴ به هندوستان رفت و دو سال و نیم در آنجا ماند و به انتشار بخشی از ادبیات مزدیسنا و گزارش اوستا پرداخت و چند سخنرانی درباره تمدن ایران باستان از جمله شرح آتش بهرام، پیشوایان دین مزدیسنا، تقویم و فرق دین مزدیسنا، زبان فارسی، فروردین، دروغ، و ایران قدیم و نو ایراد کرد.
سرانجام در ۱۳۱۶ به ایران بازگشت و در دانشکده حقوق و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به تدریس پرداخت. در ۱۳۱۷ عضو پیوسته فرهنگستان ایران شد. به مناسبت ۶۰امین سال تولدش، مجلس جشن باشکوهی در تالار اجتماعات دانشسرای عالی تهران با حضور استادان، دانشمندان، دانشجویان و شخصیتهای کشور برپا شد. پورداوود اولین مترجم اوستا به زبان فارسی بود و از وی آثار بسیار دیگری در زمینه ایران و فرهنگ آن به جای مانده است. استاد دارای چهرهای جهانی است و فرهنگ ایرانزمین به وجود وی مدیون است. علاقهمندان به تاریخ و فرهنگ ایران میتوانند از مقبره استاد پورداوود در سبزه میدان شهر رشت دیدن کنند.
مجله اینترنتی گردشگری سپاهان (کوله)
زهرا آذرنیوش