صنایع دستی/دستآفریدههای هنری نیازمند دستنوازی
صنایع دستی/دستآفریدههای هنری نیازمند دستنوازی
صنایع دستی/دستآفریدههای هنری نیازمند دستنوازی
میراث فرهنگی، حقیقت فرهنگی و هویت هر ملت است و رکن اساسی آن بهشمار میرود و از این نظر حائز اهمیت است که در مقابل یکسانسازی فرهنگی در جهان مقاومت میکند و با حمایت از تنوع فرهنگی و توجه به آن، علاوه بر ایستادگی در برابر جهانیسازی، از هویت فرهنگی پاسداری میکند.
میراث فرهنگی ناملموس در اقدامها، نمایشها، ابزارها، دانش، مهارتها، اشیا و مصنوعات دستی متبلور میشود. باوجود تولید صنایعدستی مرغوب و باکیفیت، نبود گفتمان و دیپلماسی بینالمللی موجب شده تا ایران در بازارهای جهانی صنایعدستی حضور کمرنگ داشته باشد. سهم ایران از بازارهای جهانی صنایعدستی در یک سال ۵۰۰ میلیون دلار است؛ درحالیکه چین و هند در هرسال چهارمیلیارد دلار از فروش صنایعدستی در بازارهای جهانی درآمدزایی میکنند. میگویند برگزاری اجلاس شورای جهانی صنایع دستی در اصفهان فرصتی برای سهمخواهی صنایعدستی ایران بهویژه اصفهان در بازارهای جهانی بود؛ ازاینرو بر آن شدیم تا در میزگردی در دفتر روزنامه نسلفردا با حضور آقایان جعفر جعفر صالحی معاونت صنایعدستی سازمان میراث فرهنگی، عادل دهدشتی کارشناس ارشد ارتباطات و برند و عضو کمیسیون گردشگری و برند شهری و خانمها مهری اذانی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد نجفآباد، سحر موحدی دانشجوی دکتری برنامهریزی شهری و مدیر گروه مطالعات گردشگری شهر جهاد دانشگاهی واحد اصفهان و معصومه صابری مدیرعامل انجمن مینانگاران نقشجهان به تاثیرات میزبانی شورای جهانی صنایعدستی و نقش دیپلماسی فرهنگی در توسعه صنایعدستی بپردازیم.صنایع دستی/دستآفریدههای هنری نیازمند دستنوازی
صنایع دستی/دستآفریدههای هنری نیازمند دستنوازی
اجازه دهید با این سوال آغاز کنیم که بهواقع میزبانی نشست شورای جهانی صنایعدستی چه منافعی برای ما داشت؟
جعفر صالحی: جدا از بحث تبادل فرهنگ و عقاید که با این چنین ارتباطهایی حاصل میشود ما این فرصت را فراهم کردیم که هنرمندان با یک زبان مشترک به نام هنر در کنار یکدیگر قرار بگیرند و بهواسطه آن با هم ارتباط برقرار کنند. از طرفی اگر نمایندگان شورا تردیدی در جهانیبودن صنایعدستی در اصفهان داشتند بهوسیله نمایشگاهی با ۱۳۲ رشته هنری که اکثریت آنها متعلق به استان اصفهان بودند، بدان یقین پیدا کردند بهگونهای که به تعبیر یکی از مهمانان خارجی، اصفهان دایرهالمعارف هنر است و هر یک از غرفهها بهمنزله یک صفحه از این کتاب هستند؛ لذا توانایی ایران و اصفهان که دوسوم صنایعدستی دنیا را در خود جایداده بهوضوح پدیدار شد. از طرف دیگر این تجربهای موفق بود تا بخش دولتی و بخش خصوصی بتوانند در کنار یکدیگر قرار گیرند و باب جدیدی باز شود. این رویدادی بود که بعد از ۵۰ سال عضویت در شورا در اصفهان رخ داد و شاید تا ۱۰۰ آینده دیگر در ایران اتفاق نیفتد.
صادرات صنایعدستی قبل از سال ۹۲ کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار در سال بود و در دولت تدبیر و امید به ۲۰۰ میلیون دلار افزایش یافت؛ ولی گویا همچنان در این مقوله با مشکلاتی روبهرو هستیم.
جعفر صالحی: در بحث صادرات باید بگویم که وظیفه دولت بسترسازی و اطلاعرسانی است؛ لذا اتاق بازرگانی به این منظور ایجاد شده تا رابط بین دولت و بخش خصوصی باشد. نمیتوان انتظار داشت کسی که تولیدکننده است بازاریاب هم باشد. باید دید علمی به صنایعدستی داشت: چه در بخش طراحی و چه تولید و فروش. تولیدکنندگان ما در بخش تولید بسیار حرفهای هستند؛ اما این مهم است که ارتباطشان برای فروش را درست برقرار کنند و از کارشناسان این حوزه استفاده ببرند؛ چراکه آنها هستند که میدانند سلیقه بازار جهانی در کدام نقطه به چه صورت است. باید آثار فاخر شناسنامهدار تولید کرد تا امکان کپیبرداری به حداقل برسد؛ همچنین باید به بستهبندی صنایعدستی توجه ویژه داشت. باید علم و آگاهی هنرمندانمان را بالا ببریم و کارها را بهصورت تخصصی به اهلش بسپاریم تا بتوانیم در بحث صادرات موفق باشیم. آمار میگوید صادرات سالیانه صنایعدستی ۳۵۰ میلیون دلار است که برنامهریزی شده تا پایان برنامه ششم به یکمیلیارد دلار برسد؛ اما همه اینها نیازمند بازنگری، حرکت علمی و عزم جدی است.
لازم به ذکر است که سهدرصد مالیات بر درآمد مستقیم فروشندگان تعلق میگیرد؛ ولی در بحث تولید صنایعدستی هیچگونه مالیاتی به تولیدکننده تعلق نمیگیرد.
دهدشتی: صنایعدستی اگر بخواهد تبدیل به یک صنعت درآمدزا شود، مشکلش مالیات و عوارض گمرکی نیست: به دلیل فروش سنتی و باواسطه صنایعدستی سود کمی عاید هنرمندان میشود. فروش صنایعدستی بهصورت ری اکسپورت و فروش چمدانی صورت میگیرد و تابهحال به آن بهچشم یک صنعت تجاری نگریسته نشده است. زمانی که صنایعدستی صرفا هنر دیده شود ماهیت حمایتی از آن متفاوت است؛ ولی اگر اعتقاد داریم که میتوان به چشم یک صنعت به آن نگاه کرد باید اولویتها و سیاستگذاریها را تغییر دهیم و بهگونهای متفاوتتر عمل کنیم. چین و هند که بهنوعی رقبای اصلی ما محسوب میشوند خلا مهمی را که ما نیز با آن مواجه هستیم، برای خود پرکردهاند و آن چیزی نیست جز بازاریابی؛ لذا متولی امر بازاریابی برای صنایعدستی باید هرچه زودتر مشخص شود.
جعفر صالحی: ری اکسپورت یک عامل درونی دارد و یک عامل بیرونی. سیاستگذاریهای کلان و تحریمها عامل بیرونی محسوب میشوند و در پس شرایط مجبور شدیم کالای خود را ابتدا به کشوری دیگر صادر و از آنجا با نام دیگری به کشور مقصد ارسال کنیم . اما عامل دورنی آن خودمان هستیم که اثر بی کیفیت خود را به دنیا عرضه می کنیم و باعث می شویم اعتماد به هنر ما در دنیا از بین برود و این گونه می شودکه اثر با کیفیت مان هم ارزش خودش را از دست می دهد و تر و خشک کنار هم می سوزند
صابری : ما نیز برای صادرات واسطه داریم ولی با همه مشکلاتی که صادرات مجدد برای ما دارد خوشحالیم که حداقل یک نفر هست که خریدار هنر باشد چون اکثر تاجران بزرگ به خرید و فروش کالاهای صنعتی علاقه دارند
صنایع دستی/دستآفریدههای هنری نیازمند دستنوازی
نمایشگاه یا بازارچه ؟
دهدشتی : من به این نمایشگاه بین المللی ، بازارچه می گویم . وقتی آخر سال به کارنامه کاری خود نگاه می کنیم میبینیم که مجری برگزار کننده ده ها نمایشگاه و نشست جهانی بوده ایم ولی خروجی تجاری از آنها نداشته ایم. . اگر می گوییم این نشست رویدادی بود که ممکن است تا ۱۰۰ سال آینده دیگر در ایران برگزار نشود ما الان چکار کرده ایم که منفعت ۱۰۰ ساله ببریم ؟
موحدی : این طور برنامه ریزی و ایجاد چنین نمایشگاهی به واقع در دنیا منسوخ شده . با یک سری داربست و بنر نمایشگاهی ، نمایشگاه بین المللی ایجاد کردن در خور شان اصفهان نبود . باید یک بانک اطلاعاتی از هنرمندان بدست می آوردیم تا برای برگزاری چنین رویدادی از آنان دعوت می کردیم و یک فضای تعاملی غنی ایجاد می کردیم .
صابری : ما تصور یک نمایشگاه خاص و ایده آل را داشتیم که بتوانیم با هیئت های خارجی ارتباط برقرار کنیم و قرار داد ببندیم . جدای از این موارد مکان نمایشگاه هم به خوبی در نظر گرفته نشده بود و توریستی می گفت شلوغی بیش از حد فضای موزه اجازه نمی دهد من به درستی از آن بازدید و عکاسی کنم . هنرمندان منتظر اتفاقات خوب بودند ولی… ما کارمان قلم دست گرفتن است لذا باید نهادی باشد که برای بازاریابی و فروش به کمک ما بیاید .
حلقه مفقوده این زنجیره چیزی نیست جز استراتژی
دهدشتی : حلقه مفقوده در درجه اول استراتژی و در درجه دوم ارتباط صحیح و هدفمند است . اصولا در کشور ما برنامه ها به صورت نقطه ای در نظر گرفته و عمل می شوند و هیچ ارتباطی با هم ندارند . وقتی استراتژی درست تعریف شود ارتباط هم درست شکل می گیرد همچنین نقش نهاد ها و افراد هم درست تعریف می شود . متاسفانه متولیان مختلفی وجود دارند که با هم همکاری لازم را ندارند . در حوزه صنایع دستی نقش NGO ها ، اتحادیه ها و صنوف اصلا در نظر گرفته نشده .اگر با همین نگاه بخواهیم پیش برویم تا ۱۰۰ سال آینده هم نمی توانیم چیزی را جایگزین نفت کنیم .
بخش خصوصی زمانی می تواند به درستی فعالیت کند که امکانات و داده های مورد نیازش را در اختیار داشته باشد. باید بپذیریم که در ۱۵ سال اخیر کشور در شرایط خوبی به لحاظ اقتصادی و سیاسی قرار نداشته و ما الان داریم تلاش می کنیم که دوباره خودمان را به دنیا اثبات کنیم لذا استراتژی میزبانی این نشست در درجه اول استراتژی اثبات ( پایین ترین سطح بازاریابی ) بود و بعد معرفی و ترویج محصول . اما آیا الان می دانیم در دو سال آینده چه استفاده هایی می خواهیم از این نشست داشته باشیم ؟
موحدی : اگر هنرمندان بیشتری از کشور های جهان با برنامه درست و هدفمند به این نشست دعوت می شدند به راحتی میشد از تعدد واسطه ها کاست و مستقیم وارد تبادل و تجارت شد .
دهدشتی : دقیقا همینطور است چون استراتژی خاصی نداریم و اصلا نمی دانیم که می خواهیم هنرمند حضور پیدا کند یا عرضه کننده .
صنایع دستی/دستآفریدههای هنری نیازمند دستنوازی
چه باید کرد ؟
موحدی : باید صنایع دستی را سطح بندی کرد . صنایع دستی موزه ای ، صنایع دستی مصرفی و کالاهای هنری که صرفا جنبه هنری ونمایش اصالت و فرهنگ را بر عهده دارند هر کدام یک سطح هستند . باید تک تک اینها برنامه خاص خودشان را داشته باشند . باید به هنرهای دستی کاربردی تر نگاه کنیم و آنها را با سایر اقلام مصرفی تلفیق کنیم .
این یک فاجعه است که در شهر جهانی صنایع دستی که دو سوم صنایع دستی جهان را به خود اختصاص داده موزه صنایع دستی وجود ندارد
دهدشتی : نزدیک به دو دهه است که گفته می شود طبقه بالای نقش جهان را باید تبدیل به موزه هنرهای سنتی بکنیم و تا به حال ده ها وزیر و مسئول دولتی قول آن را داده اند ولی هنوز شاهد برداشتن گامی در جهت آن نبوده ایم .
موحدی : در شهر اصفهان بازارچه ها و راسته های مختلفی وجود دارد که به طور تخصصی روی هنر خاصی تمرکز دارند و فعالیت می کنند . لذا زیر ساخت موجود است فقط باید آنها را به هم مرتبط کرد تا سینرژی حاصل شود .
بازاریابی کلید حل مشکلات …
صنایع دستی/دستآفریدههای هنری نیازمند دستنوازی
دهدشتی : اولیه ترین لازمه بازاریابی یک محصول از دید تجاری این است که هنرمند ما سلیقه مشتری را بشناسد و بر طبق آن محصول خودش را تولید کند . وقتی نیاز را بشناسیم می توانیم در نحوه طراحی ، بسته بندی ، حمل و ارائه تخصصی عمل کنیم . باید برای ترویج و تبلیغ محصول روند تولید محصول نمایش داده شود تا ارزش هنری آن بیشتر نمود پیدا می کند . بخش عمده تبلیغ و ترویج ما فارسی است ! این یک اشتباه بزرگ است چون بازار خود را نشناخته ایم .در همین نمایشگاه دیدیم که اکثر غرفه ها بروشور فارسی ارائه می دادند . آیا در یک نمایشگاه بین المللی می خواستیم محصولمان را به خودمان معرفی کنیم ؟!
جعفرصالحی : تولید کنندگان باید قبول کنند که در فاز بسته بندی و معرفی محصول و بازاریابی دچار ضعف هستند و به علم روز آگاه نیستند . مسئولیت این امر به نظر من باید به اتاق بازرگانی سپرده شود . جایگاه اتاق بازرگانی آنطور که باید معرفی و شناخته نشده است و هنرمند صنایع دستی ما هنوز کاملا برایش جا نیافتاده که می تواند از این مکان و کارشناسان آن بهره ببرد
دهدشتی : متاسفانه در سال های اخیر در میدان نقش جهان نمایشی که سال ها قبل توسط استاد کار برای تولید محصول در همان مکان صورت می گرفت از بین رفته و این ضرر بزرگی به خصوص بازاریابی به صنایع دستی زده .
اذانی : باید کاری کرد که گردشگر بتواند در کارگاه های تولید صنایع دستی حضور پیدا کند و حتی سهم کوچکی در تولید آنها داشته باشد. این باعث آشنایی بیشتر و درک ارزش هنری آن کالا می شود . میتوان سایت هایی ساخت که در آن به زبان های مختلف مراحل تولید صنایع دستی گوناگون به همراه عکس و فیلم شرح داده می شود، این عکس و فیلم ها را در لابی هتل ها به طور مرتب پخش کرد یا روی یک سی دی به گردشگران هدیه داده داد .
صنایع دستی/دستآفریدههای هنری نیازمند دستنوازی
موحدی : باید کارگاه های تعاملی ایجاد کنیم زیرا گردشگر خارجی حتی حاضر است بابت تجربه ای که در فرآیند تولید صنایع دستی کسب می کند پول پرداخت کند و حتی آن مشارکت منجر به خرید کالا میشود .
دیپلماسی فرهنگی راهکاری برای توسعه صنایع دستی
اذانی : در زمینه دیپلماسی فرهنگی در درجه اول باید بدانیم که با چه حربه هایی می خواهیم عمل بکنیم . دیپلماسی فرهنگی یک قدرت نرم است که باید آن را در مقابل قدرت سخت قرار دهیم . با زور و جنگ و تهدید کاری از پیش نمی رود . ما دوگونه فرهنگ داریم : فرهنگ قبل از اسلام یا باستانی و فرهنگ ایرانی اسلامی که این دو از جهات گوناگون با هم مشترکاتی دارند . مظهر این مشترکات را می توان در صنایع دستی یافت
من ایرانی اگر هنر سرزمین خودم را نشناسم نه میتوانم ارزش آن را درک کنم نه مبلغ خوبی برای آن باشم و نه فروشنده خوبی . به اعتقاد من در ابتدا دیپلماسی فرهنگی باید بین استان های ما برقرار شود . خواهر خوانده ها حتما نباید کشورهای خارجی باشند ! مثلا هنرمندان اصفهانی و شیرازی هر دو در خاتم کاری تبحر دارند . حال فکر کنید که یک هم افزایی میان این هنرمندان ایجاد شود و علم و تجربه خود را با هم به اشتراک بگذارند. وقتی شهر ها و استان ها به واسطه تعامل با هم آگاه تر شوند دیپلماسی ملی و بین المللی نیز به شکل صحیح و کارآمدی به وجود می آید .
آموزش ابزار اصلی دیپلماسی فرهنگی
اذانی : یکی از ابزار های اصلی و تاثیر گذار در دیپلماسی فرهنگی آموزش است . باید به هنرمندان ، فروشندگان و حتی مردمی که در میدان نقش جهان حضور دارند نحوه رفتار با گردشگران را آموزش داد
باید آموزش دهیم که اشکالی ندارد که در هتل هایمان پرچم ها و یا مظاهری از کشورهای مختلف قرار دهیم . با این کار گردشگر به محض ورود حس می کند که به سرزمین آشنایی وارد شده که برای او و کشورش احترام قائلند .هدیه کوچکی که روی آن هم برج ایفل نقش بسته باشد و هم پل خواجو دوستی و محبت را زیاد می کند .
تبلیغات ، تاثیر گذاری بی مانند …
دهدشتی : تولید محتوی و خوراک برای رسانه هایی که امروزه تصمیم ایجاد میکنند بسیار مهم است. اولین نقطه تماس هر کسی که اصفهان را نمی شناسد با ما اینترنت است . اگر تلاش نکنیم توصیف درستی در فضاهای مجازی از شهرمان ارائه دهیم عملا فرصت جذب گردشگران بسیاری را از دست می دهیم
اذانی : خوشبختانه برجام خیلی دید ها را نسبت به ایران تغییر داد و پای گردشگران زیادی را به ایران باز کرد . تبلیغات منفی بر علیه ما باعث می شد تا گردشگران زیادی ندانسته از ایران روی باز گردانند.
صنایع دستی/دستآفریدههای هنری نیازمند دستنوازی
نویسنده : بهاره بستام رخ – گردشگری کوله